ای خدا! این خنده های احمقانه و بی دلیل و با صدای بلند داره به عذاب دائم تبدیل میشه. من دیگه با استرس وارد سالن میشم که از این قماش آدما اومدن یا نه که متاسفانه مدتیه که میبینم بله! اومدن! .... آخه این چه اداییه؟ چه تفاخریه؟ چه تظاهریه؟ ... جالبه که قشری هم که به تماشای تیاتر میاد عموما جوانانی هستند (ظاهراً) از طبقه متوسط به بالا (ظاهراً) تحصیل کرده (ظاهراً) مد روز اما ... چه عرض کنم ! ... واقعا آرزوم اینه قدرت اینو داشتم که اجرا رو یک دقیقه متوقف میکردم و مزاحمین صوتی و موبایلی رو از سالن مینداختم بیرون..... میفهممت آقا رضای بهبودی که اون خانم با شال آبی چه اعصابی ازت خورد کرد... و چه خوب کردی که مستقیم خطابش کردی و اعتراض! محض رضای خدا یا تماشای نمایش رو یاد بگیرین و رعایت کنین یا یه سرگرمی دیگه برای خودتون پیدا کنین و ما و تیاتر رو رها کنین...