گاهی وقت ها با دیدن یک نمایش و رهایی بازیگران در صحنه به واسطه کارگردانیِ دغدغه مند دچار کاتارسیسی میشی که به خودت میگی قطعا این بهترین نمایشی بوده که تا الان دیدم..
ضمن سلام و عرض ادب به تمامی کاربران محترم تیوال، بنده عضو جدید خانواده تیوال هستم و البته از تماشاگران قدیمی تئاتر!
اصولا وقتی نمایشی رو میبینم ترجیح میدم چند وقتی از هضم اون نمایش تو ذهنم بگذره تا بتونم بدون تعصب مثبت یا منفی نظرم رو بگم.
رهایی بازیگران ستودنی بود. خیلی لذت بخشه وقتی به دیدن و شنیدن نمایشی میشینی که بازیگران هدفمند بازی میکنن و به اصطلاح میدونن رو صحنه دنبال چی هستن. میگن زمانی که یک بازیگر رو صحنه نیت خودش رو دنبال میکنه اون وقت رو صحنه میجنگه و فریاد میزنه من بازی میکنم تا پارتنرم بدرخشه. گرجی و مولایی هردو میجنگن تا دیگری دیده بشه و این یعنی همنوازی...
دکور، نورپردازی، گریم و لباس، صحنه ای که نهایت استفاده مفید از اون شده بود، یکدست بودن بازی ها و خیلی نکات مثبت دیگه ای که تو نظر خیلی از دوستان خوندم همگی نشان از کارگردانی و بازیگردانی خوب این اثر داره.
برهمنی تئاتر رو میشنوه و میبینه. این دیدن و شنیدن رو تو نمایش زندگی در تئاتر هم لمس کردم.