«مستند دراماتیک، لزوما مستند بازسازی شده نیست، اما ظرفیت های بازسازی دراماتیک را در خود گسترش می دهد و مشروعیت می دهد...
این نوع سینما، به نحوی نیز، در مقابله با سینمای داستانی برخاسته، و سینمای مستند را از کوتاه بودن، مهجور بودن و خانگی بودن، و محفلی بودن، به پرده های سینما کشانده است...
او (کارگردان) داستان تخیلی نمی سازد، اما حوادث منقضی شده ی اجتماعی - سیاسی را به تخیل دراماتیک بدل می کند. و به این ترتیب سندهای او دیگر ابژه های خاموش نیستند. یا متخصصان مدعی مطلب. بل خود حادثه ها هستند که با نابازیگران یا بازیگران ناسینمایی، اکنون جان گرفته اند. هم چون اجرای تمثیلی حوادث جنایی، که متهم معترف، خود آن را در صحنه ی واقعی بازسازی تشریحی می کند...»
صفحات ۳۴ و ۳۵ از کتاب حقیقت سینما و سینما حقیقت، به اهتمام زاون قوکاسیان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، چاپ اول، ۱۳۸۶
مقاله سوم کتاب با عنوان «سخنی به تکرار» نوشته ی محمدرضا اصلانی