سه شنبه شب بعد از اجرا در کافه ی عمارت نمایشی نوفل لو شاتو با عزیزان گروه من یک تماشاگرم گرد هم آمدیم تا باهم درباره ی "سکوت سفید" حرف بزنیم ... ما در گفتگویی سه ساعته، تا ساعاتی نزدیک به دوازده نیمه شب گفتیم و شنیدیم... و چقدر فرهنگی، درست، زیبا بود و دلنشین این همراهی و گفتگو برای ما... چه لذتی بردیم و چقدر آموختیم از این میزان شعور و آگاهی و درک تئاتر نزد مخاطب ... برای این سربازِ تئاتر لذتِ این اتفاقات فرهنگی، که گسترش و فهم عمومی بیشتر نسبت به هنر تئاتر را در پی دارد، لذتی عمیق و جانفزاست؛ لذتی که توانم را افزون می کند و جانم را روشن ... این نشست به من یادآور شد که به همت شهروندان و تماشاگران فرهیخته ای چون این دوستان که در جایگاه خویش بسیار می توانند بر تئاتر اثرگذار باشند، می توان امیدوار بود که روزهای بهتری بر سر راه تئاترمان قرار داشته باشد ... ممنون دوستان عزیزم در حرکتِ خودجوشِ« من یک تماشاگرم» ... پاینده باشید ...