من از فیلم بدم نیومد چیزای خوب و بد زیاد داشت تعلیقات بکار گرفته شده در فیلم بعضی هاش خوب بود و بعضی هاش خیلی بد بود مثلا اول فیلم که تلفن زنگ خورد و گفتن نریمان (پژمان جمشیدی) میگه که جنازه یه بچه پیدا شده، جالبه وقتی هم که رفتن اونجا خود نریمان اونجا نبود، این تعلیق خیلی کلیشه ای و بدی بود به نظرم. فیلمنامه هم مشکلاتی داشت، پژمان جمشیدی هم اصلا بازی خوبی نداشت اصلا معلوم نبود کمدی هست یا جدی اما با توجه به تجربه اول بودن کارگردان بهتره خیلی مته رو خشخاش نزاریم سوژه فیلم سوژه خوبی بود که این سوژه توسط کارگردانان دیگه خیلی مورد استفاده قرار گرفته.
اما توی این مدل فیلم ها که تم خیانت دارند ما شاهد مساله ای تحت عنوان دبل آنیما یا دبل آنیموس هستیم (آنیما: زنانگی در روان مردها و آنیموس: مردانگی در روان زن ها)
در سکانسی که شهاب حسینی با ساره بیات داشت حرف میزد متوجه شدیم که شهاب حسینی به خاطر کم توجهی ساره بیات در زندگی به یک خانم دیگه رو آورده. این مساله با توجه به دیالوگ های بینشون به نظرم خوب از کار درومد که اتفاقا توی جامعمون ما این مساله رو زیاد داریم. در همه فیلم هایی که تم خیانت دارند این مساله به این وضوح باز نمیشه و فقط ما خیانت رو میبینیم مثل فیلم سعادت آباد اما در این فیلم و مثلا فیلم زیر سقف دودی مساله ای که منجر به خیانت میشه رو ما میبینیم که این به نظرم نکته قابل توجهی هست.