منم به عنوان یکی از تماشاگر-بازیگرها، دیروز به همراه برخی دیگه از دوستان به تماشای این تناتر نشستم و ضمن عرض خسته نباشید بخصوص به بازیگر نقش پریماه بخاطر بازی خوب و تاثیرگذارشون، 2 تا نقد دارم به کلیت کار؛ اول اینکه در رابطه با همه ی شخصیت ها (که تعدادشون هم اصلا کم نیست)، حجم زیادی از اطلاعاتِ کمّی (به طور ویژه در رابطه با رشته و مقطع تحصیلی شون) وجود داره و این حجم زیاد و بسیار متنوع (بخصوص چون ماهیتا اطلاعات کمّی هستن و به لحاظ کیفی به نمایش کمکی نمیکنن)، باعث میشه توی برخی لحظات و مقاطع زمانی از تماشای تئاتر، مخاطب ارتباطشو از دست بده با داستان و لازم باشه یا پاسپورت خودشو نگاه کنه تا برخی شخصیت ها رو به یاد بیاره و یا از اطرافیان بپرسه. دوم اینکه این تکرار و تنوع و رفت و برگشت ها به تاریخ های مختلفی که توسط بازیگران (خیلی هم سریع) اعلام میشد، خیلی جاها اون پیوستگی ذهنی مخاطب رو در رابطه با داستان از بین میبرد و به شخصی از یه مقطعی به بعد سعی کردم هیچ توجهی به تاریخ های ذکر شده نکنم چون فقط کلافه م میکردن. فکر میکنن اگر در رابطه با اعلام این تاریخ ها از سرعت کمتر و یا تعداد کمتری استفاده میشد و یا همراه با اعلامش، در دِمو هم اون تاریخ رو میدیدم، ارتباط بین داستان و مخاطب بهتر حفظ میشد