یادداشتی برای نمایش پسر به کارگردانی محسن مظاهری
این بار با همه بارهای قبلی فرق داشت؛ سالن خالی خالی بود بجز من و نمایشگرد؛ من که در تمام طول نمایش داشتم به این سوال فکر می کردم که واقعا چه چیزی عوامل را بر آن می دارد که تنها بخاطر دو نفر یک اجرا را به روی صحنه ببرند؟ تعهد؟ مسولیت؟ رودربایستی؟ اخلاق؟ انسانیت؟ نمایش بسیار کسل کننده بود؛ اما گفتن این جمله، ابدا کارگردان را ناراحت نمیکند؛ زیرا او نیز اساسا به دنبال ایجاد همین کسالت در مخاطب بود. مساله نمایش، نشان دادن وضعیتی بود که شاید بیشتر ما در آن قرار داشته باشیم؛ وضعیت بی معنایی؛ یک جور بی معنایی روزمره شده که به آن عادت کرده و انگار که با آن کنار آمده ایم؛ و تلویزیون که احتمالا نمادی است از همه پروپاگانداهای یک سویه ای که در سراسر جهان میلیاردها دلار پوند دینار یوان یورو تومان و.. خرج میکنند تا چنین بی معنایی بزرگی را وسط زندگی ما بیندازند.. من که در طول اجرا چند بار از ته دل خندیدم؛ معمولا از چیزهای بی معنا خنده ام می گیرد؛ البته این خنده از سر سرخوشی نیست؛ خنده ای پرسشی است. چون معمولا چیزهای بی معنا آن قدر در نظر ما پوچ و مبهم اند که حتی نمی توانیم درباره شان سوالی بپرسیم یا کلمه ای پیدا کنیم. اوایل نمایش، از یک جایی بعد من هی این سوال را توی سر خودم میزدم که واقعا من برای چه اینجا نشسته ام؟ احتمالا نمایشگرد هم همین سوال را از خودش داشت چون هی مدام سرک میکشید توی کاتالوگ معرفی نمایش تا مگر بتواند چیزی مجاب کننده در آن پیدا کند. همه این حرفهایی که زدم، در مذمت نمایش نبود؛ چون نمایش ابدا بی معنا نبود؛ فقط میخواست بی معنایی را به تصویر بکشد؛ اما فهم این موضوع در ابتدای امر برای مخاطب کمی دشوار است و این خطر وجود دارد که او نشان دادن بی معنایی را خودِ بی معنایی قلمداد کند؛ در حقیقت سوال اساسی اینجاست که آیا بی معنایی را می توان در یک سازوکار معنایی نشان داد؟ یا باید صرفا آن را منتقل کرد، همانطور که هست؟ اگر
... دیدن ادامه ››
کارگردان، بی معنایی را بسیار جذاب و هیجان انگیز به تصویر بکشد، به طوری که مخاطب پس از نمایش احساس سرخوشی کند، آیا موفق شده است؟ یا موفقیت در آن است که بی_معنایی را همانطور که هست، منتقل کنیم؟ برای پاسخ به این سوال، باید بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا بی معنایی خود یک معناست؟ یا فقدان معنا؟ تفاوت این دو و تبعات پذیرش هریک چیست؟
از محسن مظاهری و محمد غلامی مایانی صمیمانه متشکرم که بدون توجه به تعداد تماشاچیان نمایش_پسر را تنها برای ما دو نفر بروی صحنه برده و چنین پرسش هایی را برای ما ایجاد کردند. کرونا