من این نمایش را به بازی مرضیه بازیار و اشکان افشاری دیدم که شایان تحسین بود.
این نمایش در واقع از اولئانای دیوید ممت وام گرفته بود اما نمیتوان گفت که همان اولئانا را اجرا کردند و مشخصا متن دراماتوژی شده بر روی صحنه آمده بود.
بازیهای درخشانی را شاهد بودیم که به صورت اگزجره در هر جایگاهی که بودند به صورت خالص یک شخصیت را اجرا کردند، همین شاید در نگاه اول برای مخاطب اذیت کننده باشد اما به مرور متوجهی آن میشود.
نمایش به صورت واضح دوبعدی بودن کاراکترها و جایگاه را به مخاطب معرفی میکرد.
طراحی صحنهی بسیار سادهای داشت که به مرور زمان شکل گرفت و خودش را تعریف کرد.
موسیقی در خدمت تعویض صحنه بود که از نظر من بهتر بود بیکلام باشد چون آشنایی ذهن مخاطب با موسیقیها او را از فضای نمایش دور میکرد.
طراحی نور بسیار هوشمندانه و زیبا در خدمت اجرا بود.