در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | saba azar درباره نمایش جدایی / رومئو / ژولیت: یک طلاق به ازای هر 3 ازدواج در حال حاض در ایران! در سال 2014 نرخ ازد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:56:35
یک طلاق به ازای هر 3 ازدواج در حال حاض در ایران!
در سال 2014 نرخ ازدواج به طلاق 22% برای ایران و 42% برای آمریکا ثبت شده است. اما این همه ماجرا نیست!
آشنایی های هیجانی، ازدواج های بی‌فکر و منطق و جدایی های هیجانی‌تر خط سیر کلی این نمایشنامه است. در همه دنیا دیده می شود، آشنایی خواه در یک کلاب، در دانشگاه، کتابخانه، فروشگاه، رستوران یا هر جای دیگر و حتی خواستگاری های سنتی که نه فقط در ایران بلکه در همه دنیا حتی در آمریکا و اروپا نیز بر اساس تحقیقات دقیق و مستند وجود دارد و بلکه مقبول است، اما خواستگاری های سنتی هم تضمین بقا نیست،‌ چرا که اصولا هم شیوه های آشنایی سطحی و بر پایه مولفه های غیرموثر (پول،‌ تحصیلات،‌زیبایی،‌پوشش و ... ) بر رابطه جدی پس از ازدواج محکوم به طلاق است طلاق فیزیکی یا عاطفی که در آمریکا و اروپا در زمره ازدواج سفید قرار می گیرد.
در طول نمایش نامه حرکت از نقطه شروع تا اوج و بعد رسیدن به نقطه پایان موضوع نمایش به روانی تصویر می شود. هم در نمایشنامه و هم در کارگردانی و بازیگردانی.
کارگردان تلاش کرده تا نگاه و ذهن مخاطب را در بدو ورود به سالن به درون ماجرا یعنی نقطه شروع آشنایی و در واقع همان نقطه آغاز نمایش بیاورد. مخاطب در حالی وارد سالن می شود که زوج بازیگر در کلاب وارد مرحله آشنایی می شوند. به بیان دیگر، به محض این که وارد سالن شدم، دختر و پسر جوانی را در کلاب ... دیدن ادامه ›› در حال خوش و بش دیدم از نوع خوش و بش های دختران و پسران جوانی هیجانی در مثلا پارک، کافه و ... . پس از آن بازیگران سطحی بودن نقاط تفاهم را به مخاطب نشان می دهند، بازی بازیگر آقا نسبت به بازی بازیگر خانم با مخاطب تبادل احساسی بالاتری دارد،‌ و تبادل انرژی میان بازیگر آقا و خانم، ضعف بازیگر خانم را به نظرم پوشش می دهد. به نظرم بازیگر خانم می تواند رهاتر بازی کند و واکنش های بدنی بازیگر خانم تقریبا کم است با این حال تبادل انرژی و درک مشترک بین دو بازیگر کامل مشهود است.
صندلی با آهن های فرسوده که گاهی کامیون می شود،‌گاهی صندلی یک کلاب،‌ گاهی صندلی خانه برای دعواهای زن و شوهری، شیشه کامیون که دو تکه شده و چینش دو تکه شیشه کامیون در مقابل هم روی یک خط موازی اما در دو سوی یک خط فرضی می تواند لحظه های آغاز تقابل و تعارض و بروز اختلاف به سوی جدایی را به ذهن متبادر کند.
به نظرم می شد که فضای صحنه به واسطه دکور محدودتر شود. در واقع صحنه نوعی شلختگی داشت
تلاش شده که فضا با نور محدود شود اما، به نظرم بهتر از این می توانست محدودیت نوری را دقیق تر اعمال کند، هر چند رنگ نه سیاه ناخالص سالن نمایش هم شاید تاثیر گذار بوده باشد.
نور زرد تند پشت صندلی در لحظه ای که بازیگر اقا روی زمین و بازیگر مرد روی تکیه گاه صندلی نشسته تصویر جالبی از غروب خورشید عاشقانه های سست بنیاد را نشان می دهد.
لباس بازیگر زن نمی توانست یک دختر در قاره آمریکا را نشان دهد، لباس بیشتر به نظرم یک لباس خانه بود قطعا روی لباس بازیگر خانم می شد طرح بهتری داد.
امیدوارم از نقدهای موافق و مخالف مخاطبان نقطه حرکت برای کارهای بعدی بهره بگیرید.
نکته این که جزئیات رابطه در حدی که بفهمیم معیارهای تفاهم های هیجان زده چگونه است مطرح شد فقط به قدر آغاز و اوج و فرود دیده می شد.
سوسک کف سالن انتظامی هم که زیست خودش رو داره و من فکر می کردم اگه سمت مخاطب بره چه اتفاقی می افته!!!
سپاس از حضورتون و حس نظرتون
۰۶ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید