کوچه پس کوچهها
نگاهی به نمایش کباب
سینماسینما، حمید عبدالحسینی
آنچه میتوان به عنوان یکی از حلقههای مفقوده در تئاتر امروز ایران بدان اشاره داشت ارتباط منقطع نسل جدید فعال تئاتر با نمایشهایی بهرهمند ازمولفههای ایرانی و به عبارت بهتر خلق آثاری با چنین ویژگیهایی ست به نحوی که بتواند خلا پدیده آمده در دوران ورود به عرصه مدرن را از باب ارجاع و زنده نگاه داشتن سنتها، خلق و خو، سبک زندگی و اعتقاد و باورهای دوران پیشین به مثابه سندی از روزگار خود در فراروی دیدگان مخاطبین بنهد و چه خوشایند که این امر به دست هنرمندان نسل حاضر اتفاق افتد و امروز نمایش کباب تحقق چنین
... دیدن ادامه ››
رویکردی ست
کباب یک نمایش به شدت جنرال با سوژهای بکر و جذاب است که به مدد متنی کاملا برآمده و منطبق با حال و هوای اثر که هم از بعد شخصیت پردازی، طراحی قصه، عناصر روایی و هم در گفتگو نویسی و کلام با نگاهی ظریف و پر جزئیات به بازتاب وقایع و رویدادهای یک سال پر فراز و نشیب در بستر تاریخ معاصر میپردازد که این همه کاملا در چهارچوب جهان روایی اثر قرار میگیرد.
طراحی صحنه، نور و لباس از اجزای بسیار موثر این اجراست که نقش تعیین کنندهای در باورپذیری کاراکترها و لوکیشن نمایش که خود نیز به عنوان یک شخصیت مستقل و با هویت نمود یافته است ایفا میکند؛ همچنین نوای کمانچه به عنوان موزیک متن که در تغییر صحنهها و همراهی با لحظات اوج احساسات شخصیتها ارتباطی تگاتنگ را ایجاد میکند و این امر با حضور نوازنده و زنده بودن اجرای موسیقی به یک رکن موثر در برجسته سازی پیوند عاطفی مخاطب با نمایش میانجامد
گذشته از وجود همه این عناصر و طراحیهای به جا و کارا در پیکره اثر آنچه بیش از پیش بر غنای این اثر افزوده، انتخابهای درست و بازیهای به اندازه و تکمیل کننده گروه بازیگران کباب است که هر یک با شناخت و درک درست از فضای اثر توانستهاند ارتباطات و مناسبات یک خانواده اصیل در دل یک محله سنتی و قدیمی را که اکنون در موقعیتی پارادوکسیکال قرارگرفته به نمایش گذارند و در میان همه بازیگران میتوان از بازیگر نقش بیبی به عنوان یک نمونه درخشان و کمیاب یاد کرد که با هنرمندی تمام از همه داشتههای خود اعم از بیان، بدن، چشمها و حرکت در تجسم بخشی به نقش خود در حدی اعلا بهره گرفته و ماحصل آن خلق شخصیتی در یاد ماندنی ست
اما در پس تمام این تلاشها میتوان یک کارگردان مبتکر و خلاق را یافت که علی رغم همه محدودیتها خصوصا به عنوان یک زن توانسته گروهی منسجم برای یک اجرای رئالیستی و واقع نمایانانه را با میزانسنهایی فشرده، در فضایی محدود و در حداقل زمان به روی صحنه آورد. نمایشی که در نیمه اول ریتمی سبک و گاه خنده را بر لب پدید میآورد و در نیمه دوم سنگینی، تلخی و اندوه را به دنبال دارد