این نمایش را یک بار دیگر قطعا میبینم! نه برای اینکه عالی بود ، نه برای اینکه هیجان زده ام کرد و نه برای هر چه که خوب بود. عکاس داشت، قصه تکراری خراب کردن حال نمایش ، عکاسی که انگار دو دستیار یا همراه داشت و در وسط ردیف یک هرچه نباید در سالن انجام میدادند را کردند و ابایی هم نداشتند! هم حرف زدند، هم واتساپ و پیامک نگاه کردند هم هر عکسی که گرفتند را ده بار چک کردند! آقای کارگردان، جناب مسئول سالن ، فرد محترمی که اطلاع داری از بودن یا نبودن عکاس خواهش میکنم بگو چه وقت عکاس نیست من باز این نمایش را به تماشا بشینم و حسی که صد نشد را صد کنم! هیجانم ناقص ماند.
بگذریم از بحث تکراری عکاس و تماشاگر و هرچه که بود؛ این نمایش اولین تئاتر امسالم بود و چقدر خوب سالی که با نمایشی این چنین خوب شروع شود. به جز شخصیت نصرت که از نظرم میتوانست به عنوان یکی از کلیدی ترین شخصیت ها بهتر باشد همگی گروه خوش درخشیدند، از بچگی در حین دیدن لحظه های دوست داشتنی هرنمایشی از ورزشی تا سینمایی و ... سعی کردم سیصد و شصت درجه فضا و جزئیات را تصور کنم و ببینم و از هر جایی که امشب تصورم رفت دیدم که نور پردازی چقدر چشم نواز بود و مناسب. طراحی لباس کامل و حساب شده بود، طراحی مینی مال صحنه هم خوب بود و دیالوگ ها و تسلط گروه در بالاترین حد. کاری اقتباسی از دورانی از تاریخ که هزار مدلش را در طنز و درام دیده ایم و خوانده اییم و شنیده اییم ولی بسیار جذاب. انتهای کار فهمیدم افشین زمانی نقشی که اجرای سال قبل بر عهده کسی دیگر بوده و این اجرای دوباره نیست را خودش بازی کرده، در واقع در دو نقش که عجیب خوب بود در هر دو نقش .بیشتر تعریف نمیکنم شاید هیجان دیدنم باعث شود اغراق زیادی کنم و خوش آیند نیست. فقط بگویید عکاس کی نیست من بیایم و حس خوب ناقص مانده ام را کامل کنم. با تشکر از همه عوامل از کارگردان و بازیگران که میشود هر کدام را نقد خوب کرد و خط ها راجع بهشان نوشت. نقد از منِ تماشاگر ساده باشد برای دیدن دفعه دوم.