درست بعد از تموم شدن اجرا:
«مخاطب»... خب بذارید نفسم بیاد بالا اول...
اکسیژن، هوا، نفس...
من با اختلاف بهترین و بدترین نمایش زندگیمو دیدم!
بهترین، چون تا الان هیچ نمایشی، حتی «ارور» نتونست اینطوری، با این سبک و با این نوع جدید از اجرا و بازی و متن و اینطور جسورانه (با نام واقعی بازیگران)، پیام و هدفشو به این شکلِ وحشیانه به مغز و روانم تحمیل کنه!
حتی هیچوقت، با خوندن هیچ کتابی، هیچ خبری، هیچ اطلاعیهای، با دیدن هیچ فیلم و سریال و تصویری، با شرکت در هیچ تجمعی، با شنیدن هیچ ماجرای مشابه یا کاملاً یکسانی اینطوری تپش قلب نگرفتم و نابود نشدم. من، منِ غرق در اخبار روز جامعه، من غرق در سیاست و مسائل اجتماعی، منِ غرق در پیگیریِ اتفاقات
... دیدن ادامه ››
خشونتبار و تاریک... منی که از وقتی که خودمو شناختم رومو از مفاهیمِ خشونت و درد و رنج برنگردوندم که نبینم و خوش باشم، گویی با ندیدن من واقعیت قراره عوض شه!
چرا؟! مگه چی بود تو این نمایش؟ و مگه این نمایش چیزی جز این حال و روز رو از من میخواست؟! دمتون گرم، برای من یکی که رسیدید بهش، بَدَم رسیدید!
حالا بگید چهکنم؟ چیکار میشه کرد؟ منِ مردم، منِ شخص، منِ یک نفر، چه کنم؟ شما که خوب بلدید با مخاطب مثلاً ارتباط برقرار کنید بگید دیگه، من نشستم منتظر!
بدترین نمایش زندگیمو دیدم؛ چون هیچ نمایشی تا الان اننننقدر از پرداختن به معضلهای اصلی کشور و جامعهی ما، یعنی عدم وجود قوانین اصولی، عدم حمایت قانونی/عاطفی از فرد آسیبدیده، گرفتاری جامعه در چنگال مفاهیمی مثل «آبرو»، عدم آموزشهای صحیح جنسی، نقش مذهب و سنت در سرکوب امیال طبیعی جامعه و حتی عدم آگاهی به حقوقی که حتی با دونستنشون هم قرار نیست هیچوقت بهشون رسید دور نبوده...
از روند اثبات تجاوز در اینجا چیزی شنیدید؟ از راهروی دادگاهها و نوع برخوردها؟ اصاً از حکم مجازات متجاوز بعد از اثبات جرمش خبر دارید؟ اونو چه کنیم؟!؟ اونم تقصیر فیلم دیدن و خشونت رفته تو وجود مردمه؟!؟
اینچیزا، فیلم، سریال، داستان، تئاتر خشونتبار و ابنرمالیتیِ جنسی و غیره همهجا هست دیگه؛ نیست؟! اما درجایی که آموزشی برای رویارویی با این موارد یا کنترلش نیس و کفهی ترازو هم همواره به سمت مجرمه، چنین شکل فجیعی پیدا میکنه که قربانی مأوایی نداره جز خودش و خودش و خودش، و جز گوشهای بینوا و روان رنجور ما...
همین، واقعاً همین!
پ.ن: ریحانه جباری، ریحانه جباری، ریحانه جباری... تا روز آخر این نمایش، تا لحظهی آخر نفس کشیدنِ نویسنده و کارگردان و من و همهی عالم، ریحانه جباری...