در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رضا یوسف دوست درباره نمایش اسب‌های انباری: می توانید همه ی متن را نخوانید و سخن بلند را کوتاه بگویم: کار بسیار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:39:00
می توانید همه ی متن را نخوانید و سخن بلند را کوتاه بگویم:
کار بسیار بدی است، مستقیما به شعور شما به عنوان مخاطب توهین می کند و به امتیازها توجه نکنید و از دیدن این کار صرف نظر کنید!
بخش بلند:

کار حدودا یک ربع اول که شمارا با فضا و اتفاق ها آشنا می کند و بازی ها را نشان می دهد مشکلی ندارد ولی حدودا 1 ساعت بعدی کار به شدت بازی هایی که در ابتدا به نظر می رسد عامدانه بد هستند ( بلکه خیر کارگردانی کار ضعیف است) شما را شکنجه ی مدام می دهند تا حدی که در لحظه ی پایان تاتر فریاد رهایی سر می دهید( اگر مانند بسیاری در نیمه های کار البته از سالن خارج نشده باشید). در انتهای کار شما حسی بین خشم و توهین شدن به شعورتان به شما دست می دهد! یعنی با خودتان فکر می کنید، در این حد که به خود می گویید اسب مرده ی اجرا بهترین بازیگر ... دیدن ادامه ›› کار بود!

کار از ابتدا تا انتها شعارزده، معانی سطحی که می توانید در یک دیالوگ کوتاه در تاکسی گذری هم بهترش را بشنوید! دچار هرج و مرج اجرایی، پر از حرکات بی معنی و اضافی، اغراق بی معنی در رفتار ( داد کشیدن بازیگران) و حتی بازیگر ها در بیان و تنظیم و کنترل میزان صدای خود بد بودند! دیالوگ ها در لحظه ای با داد و هوار اجرا می شد و در بخش دیگر کار به شکلی که واقعا شنیدن آن ها سخت بود!
کار مسلما قصد داشت نقد حالی باشد بر اوضاع و احوال این روزگار ما و ساختارو ...
اسب کار یک بلندگو در دست دارد که برای چک کردن صدا هر بار در آن فوت می کرد( چون چند بار آخر این کار را انجام نداد)
طراحی گریم و صحنه و نور ناراحت کننده بود یعنی بخش پایانی بازیگران در تاریکی دیالوگ های خود را می گفتند ( اصلا نور روی آن ها نیفتاده بود!)
شاید باورش سخت باشد ولی آدم ها می مردند و زنده می شدند!
شما در این کار کله ی اسب بر روی آدم و کله ی آدم بر روی اسب می دیدید ولی به جای گاو یک ظرف فلزی آنجا بود که کاملا استعاری باز هم برای توهین به شعور مخاطب از یک جای داستان به بعد شیرش خشک و تبدیل به خون می شود!
کار هر چه به پایان نزدیک می شود شعارزده تر هم می شود؛ این دیالوگ را ببنید:
دختر : این کتاب رو می بینی؟
جوان: این خیلی خطرناکه. اینجا کسی کتاب نمیخونه.
دختر:باید تمومش کنم. حتما راه خونه رو می تونم از توش پیدا کنم... .
در آخر داستان وسط یک شلم شوربای حسابی با زمین افتادن های الکی به پایان می رسد و بله اسب در جایگاه بالایی می نشیند! ( کاملا استعاری است و اصلا هیچ کس متوجه نمی شود)

حداقل کاری که کارگردان می تواند بکند:

نور را تست کند
صدای بازیگران را از جاهای متفاوت سالن بشنود.
به جای داد زدن، از بازیگرها بازی بگیرد، بلندگوی وانت را هم حذف کند!
مفاهیم سطحی را حذف کند و از شعار پرهیز کند به معنی دیگر متن را برای اجرا بازنویسی کند.
کار می توانست گریم داشته باشد!
ما متوجه می شیم که منظور از شیر چیز دیگری است، نیاز نیست بشکه ی فلزی باشد.
فرض را بر این بگیرد که مخاطب نیاز نیست لقمه ی جویده شده را در دهان قرار دهد، به مخاطب اجازه دهد به کار فکر کند.
اگر می خواهید به کار طنز اضافه کنید. متن را اصلاح کنید.
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
به نظر می رسه این مسیج جنرال و کپیه که در جواب همه می دید حتی بی ربط به نقد من به کار!
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
رضا یوسف دوست
به نظر می رسه این مسیج جنرال و کپیه که در جواب همه می دید حتی بی ربط به نقد من به کار!
سلام
به پاس وقتی که برای اجرای ما گذاشتید فقط و فقط از شما قدردانی کردم.

راجب نقد شما
کامل خواندم
احتمالا این گونه از تئاتر رو شما دوست نداشته باشید.
این هم گونه ای دیگر از تئاتره که در کل دنیا با تالیف های متفاوت ... دیدن ادامه ›› در دنیای مدرنیته و فرا واقعی داره تولید میشود
اگر هم سوالی ذهن شما مخاطب عزیز رو درگیر کرده و نیاز به مکالمه دو نفره داریم راجب تولید ما. من آمادگی دارم
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
رضا کرمی زاده
سلام به پاس وقتی که برای اجرای ما گذاشتید فقط و فقط از شما قدردانی کردم. راجب نقد شما کامل خواندم احتمالا این گونه از تئاتر رو شما دوست نداشته باشید. این هم گونه ای دیگر از تئاتره که ...
مساله رو به دوست نداشتن من تقلیل ندید جناب! اجرا بد بود توضیحاتمم فکر کنم واضحه!
هر زمانی که شما بخواید من مشکلی ندارم میام در مورد کار صحبت کنیم. من سوال که ندارم نقدم رو به کار و نحوه ی اجرا نوشتم ومتن اجرارو هم چک کردم که ببینم مشکل از اجرا بود یا متن ... بازم اگر فکر میکنید که اگر ممکنه کمکی کنم کار بهتر بشه من در خدمتم :)
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید