خوش گذشت آقا خوش گذشت.
از جام واقعا راضی بودم اولین بار بود ردیف آخر مینشستم دم سپهر عزیز گرم که برام اونجا بلیت گرفت واقعا اشراف کامل روی
... دیدن ادامه ››
صحنه داشتم. با نور با صدا با بازیها با موسیقی واقعا صفا کردم. متن خیلی برام خفن نبود ولی صفایی که باید رو کردم با این نمایش و دلم میخواد دوباره برم. البته اینبار یه کم در مورد الکترا بخونم. گرچه برداشتی از الکترا و..... بود و متن برام نامفهوم نبود ولی کلا یهبار این الکترارو بشینم بخونم 😁
دیدن آیت بیغم نازنین رفیق درجه یک با اون گریم خفنش که اون عینک چقدر بهش میاد هم یکی دیگه از حالهای خوب امشب بود. خداقوت به تکتکتون.
چقدر اون راه رفتنهاتون با میلههارو دوست داشتم و چقدر تسلط میطلبید و هی استرس افتادنشونو داشتم. قسمت گوشت خرد کردنها و صدای چاقوهای همزمان.... یا اونجایی که ناپدری الکترارو سلاخی میکردن و از روپوشش بعنوان پوست تنش استفاده کردن. هوووووف دوست داشتم کار رو خدایی دمتون گرم. و هربار با صداها برق ازم مرید و کیف کردم 😁
فقط
فقط
فقط
خیلی باید عاری از شعور باشی تو سالن تئاتر فیلم بگیری :) جز سهنفر گه فیلم میگرفتن هیج مزاحمی توی سالن نبود نه صدای اضافهای نه پچپچی نه زنگ گوشی یه شب ایده.آل اگر فقط این سهنفر هم از فرهنگ کافی برخوردار بودن. این سهتا نمیدونم دردشون چی بود؟ بار اولشون بود به سالن تئاتر مشرف میشدن؟ بیفرهنگ بودن؟ نمیدونم. ولی در دسترسترینشون انقدر رفت تو مخم که از ردیف ۱۳ رفتموردیف ۹ بود گمونم و گفتم تو سالن تئاتر کسی فیلم نمیگیره. بسه نور گوشیتون (با اینکه مثلا کمش کردهبودن) پدر چشم مارو درآورد.
حداقل گوشی رو جمع کردن و باز جای شکرش باقیه ولی دو نفر دیگه با فرهنگ پایین هرچه تمامتر به کارشون ادامه دادن. متاسفانه اواسط ردیف بودن دستم بهشون نمیرسید. اینجور وقتا باید ساچمه بندازم تو لوله خودکار پرت کنم سمتشون :))
خرایی فرهنگ سالن رو رعایت کنین.