در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | احسان علایمی: نیم شبان بیستم بهمن ماه است و من کنار بیمارستان ایستاده ام ها که م
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:48:54

نیم شبان بیستم بهمن ماه است و من کنار بیمارستان ایستاده ام
ها که میکنم دردم میگیرد ، سیگار ندارم و دردم میگیرد
ساعتم را که نگاه می کنم ، چیزی حدود 5 دقیقه به صبح است
به 3 صبح
حال خوشی دارم ، داشتم ، تا حدود یک ساعت و سی دقیقه ی پیش که ماجرا آغاز شد
یکی از همان دور هم نشینی های مجردی
من و دو تن از یاران گرمابه و گلستان و دختری که مدام سیگار میکشید به انظمام زن و شوهری نمونه
که از دوستان دو ، سه دوره ی آخری بوده اند ... دیدن ادامه ››
همه گرم بودیم
شوفاژ ها خاموش بود
شومینه رنگ نداشت ، گاز نداشت
و دختر سیگار میکشید
و همه چیز پر بود از خنده و همچنان .... سیگار میکشید و نمیخندید
هیچکدام نمیدانستیم از کجا آمده و دوست کیست
فقط بود
هم برای من بود
هم برای رفقا و هم .... شوهر نمونه
نگاه ها که شروع شد
شوهر نمونه کم آورد و ماجرا آغاز شد
زن رفت
و دختر سیگارش را خاموش نکرد

گربه ای آرام از بالای خیابان شریعتی پایین میآید
میبینمش

نگاه هایمان تلاقی میکند و خشک میشود

خشک میشوم
دختر سیگارش را بر لب شوهر نمونه میگذارد
شوهر
با اولین کام چنان به سرفه میافتد که ... سیاه میشود
دکتر گفته است
بار پیش گفته بودم آخرین بار است که میتونی جان سالم به در ببری
سیگار و مشروب
ریه ات را از کار میاندازد

گربه راه میافتد
دستی سیگاری بر لبم میگذارد
فندک میزند و دردم
آرام آرام ، آرام میگیرد

زن کنارم ایستاده
شوهرش تمام ریه اش را از دست داده
و زن دستش در دست من است

خیابان شریعتی آرام است
و هیچکس نمیداند آن دختر از کجا آمده بود

جز من و زن.





از: الف.عین
ای قاتل!
قشنگ و عالی بیان شده بود.
خیانتِ اون زن به کنار ولی نقشه ی قتل خیلی ناجوانمردانه بود.
راستی احسان عزیز ممنون که پست من رو خوندی. زیر همون پست جواب سوالتون رو دادم.
۲۱ بهمن ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید