به نظرم اشکال اصلی این کار نمایشنامه ضعیفش بود. وقتی تموم شد و بازیگرا روی سن اومدن تعجب کردم، گفتم یعنی تموم شد؟!چرا نویسنده داستان رو ادامه نداده بود!یه جورایی بی سر و ته بود.البته ناگفته نمونه من تخصصی توی این زمینه ندارم و فقط برای تفریح میام تئاتر رو می بینم شاید این هم یه سبک خاصی از تئاتر بود و من نمی فهمیدمش!
نور پردازی خوب بود.
بازی فرزین صابونی رو دوست داشتم. نسیم ادبی و سینا رازانی هم خوب بودن.
ولی خداییش به حمیررضا آذرنگ می خورد پدر پیام دهکردی باشه؟!یعنی بازیگری مسن تر از اون نداشتیم؟ یا حداقل نمی شد گریم بهتری می کردنش تا پیر بودنش یه ذره باورپذیر بشه؟!
یه نکته ای هم که به نظرم جالب نبود این بودش که بازیگرا بعضی جاها دیالوگشون رو خیلی آهسته می گفتن بعد ناگهانی یه دادی می زدن که من 6 متر از جام می پریدم!حالا شاید اینم مدلش بود!
در کل تئاتری بود که آخرش هم من و همراهم و هم چند نفر از تماشاچیا گفتن حیف پولی که دادیم.
به امید کارهای بهتر