امشب بعد از اینکه ماه را بوسیدم ,کودکی رادیدم که از پشت پنجره اش یواشکی به من چشمک زد وباور کرد باورم را .... با چشمک جوابش را دادم وتکه ای از ابر را خوردم.......ابر خندید ومن مه شدم
حال در دنیایی قدم نهادم که ستارگان میرقصند وخورشید وماه کودکیشان را باهم بازی میکنند
از: زینب عباسی