رفتم خیالت تخت محبوبم
رفتم که شاید قسمت این باشد
قلبی پراز "تو" روی دستم مرد
رفتم که پایانم همین باشد
رفتم ولی این بغض را یکشب
روی غرورم زار خواهم زد
مثل خودم این عشق را یکشب
توی سکوتم دار خواهم زد
پاییزِ غمگینِ پر از حسرت
من دخترِ شب های پُر دردم
رویای یک مرد با کمی تردید
شب
... دیدن ادامه ››
های اهوازی که پُرگَردَم
آدم شدی گفتم برای تو
باور بکن "حوّا" ترین فردم
تااینکه روزی مال من باشی
من باخدا هم دشمنی کردم
باقصه ای ماقبل تاریخی
پشت هزاران درد پوسیدم
حوّا شدم در پیش چشمانش
مرد را به حد مرگ بوسیدم
من با خدا هم دشمنی کردم
باسرخی سیبی به دندانم
شیطان به پایم بوسه ها میزد
درپای عشقت رفت ایمانم
#آرزوبیرانوند
رفتم خیالت تخت محبوبم
رفتم که پایانم همین باشد
رفتی که بعداز من کمی تنها
رفتی که غیراز من کسی شاید...
رفتی ندیدی هرشبم بی تو
بافکرهای سرسری سَرشد
ازفالِ فصلِ نحسِ فنجانم
این چشم های قهوه ای تَرشد
حالا که دنیایم پراز هیچَست
یک نقطه تا پایانِ من باقیست
ناقوس مرگم رأس یک ساعت
جای تو در تشییعِ من خالیست