آرزوبیرانوند
به یاد توست که خوابیده ام کنار زنم
به یاد توست که در آمده است پیرهنم
تو زیر پوست شب خواب ماه می بینی
و من به یاد توام دست می کشم به زنم
کنار گوش زنم با تو حرف خواهم زد
به یاد تو می بوسد لبان پوست کنم
درون چشم زنم عاشق تو خواهم بود
فقط به خاطر تو خیره می شوم به زنم
به ساق و ران زنم دست می کشم هرشب
به
... دیدن ادامه ››
خاطر تو به حمام می رود بدنم
کنار زلف زنم مست می کنم با تو
به گریه می افتم شیشه شیشه می شکنم
اگر که چاق و عرق بو و گنده تن باشم
به دست های زنم عطر می زنی به تنم
به خاطر تو طلاقش نمی دهم هرگز
به خاطر تو به فکر از او جدا شدنم
به خاطر تو به فکر طناب و تیر و سمم
به خاطر تو به اینجا کشیده خواستنم
تو را به جان زنم دوست دارم این اندوهست
تو هم مرا می خواهی زیاد...مطمئنم