در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پارسا حق بین جهرمی درباره نمایش بیداری کالیگولا: خستگی و کلافگیِ بی‌معنا بودن زندگی از تنم بیرون نمیرود، دیگر با آن نمی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:39:30
خستگی و کلافگیِ بی‌معنا بودن زندگی از تنم بیرون نمیرود، دیگر با آن نمیجنگم و خودم را با دستِ باز روی آبِ جریان خلاف زندگی رها کرده‌ام. من بیست ساله‌ای که دیگر نمیداند چرا باید تقلا کند.
من، دانشجوی مدیریت بازرگانی‌ای هستم که قصد تغییر رشته دارم و میخواهم در این چند صبای کوتاه زندگی ادبیات نمایشی، چیزی که علاقه حقیقی‌ام است را بخوانم. فعلایت هنریم را به صورت غیر رسمی از وقتی شروع کردم که یک خودکار کشیدم بر یک کاغذ بیچاره، از اون موقع، از اولین نوشته‌ام چهار سال میگذرد. اما حالا در خلائی گیر کردم، مغزم ناتوان و دستانم بی‌جان‌اند، کلمات با من غریبی میکنند.
به جلو رفتم و اولین فعالیت هنری واقعی‌ام را شکل دادم، در کلاس‌های نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی شرکت کردم و جهانم تغییر کرد. فهمیدم تئاتر چیست، از بیخ و بن، البته هنوز از صد ده هم نمیدانستم اما همین برایم جذاب بود. اتش دانستن مرا فرا گرفت.
بعد در کار در انتظار مکبث، بعد از تمرینات به گروه اضافه شدم و پشت صحنه به تیم کمک میدادم.
حالا هم در بیداری کالیگولا در تیم کارگردانی، تلاشم را برای بهتر شدن اثر کرده‌ام.
در این اثر حرکات و چرخش‌ها پیوسته چیزی فراتر از حرکت و چرخش‌اند... دیدار‌ها و چشم‌ها این حرکات را دنبال میکنند، میگردند و میچرخند، تصاویر ... دیدن ادامه ›› پشت تصاویر، فرم پشت فرم، سازه پشت سازه، همگی چیزی برای چشم مخاطب میسازند که فراموش نکند چه دیده.
این اثر دشوار است، برای دیدن نه، برای بودن.
و من، پارسا، شما را به دیدن این اثر، اثری که تلاش برای رهایی‌ست، دعوت میکنم.