خیر. خیلی راه داشت تا تبدیل شدن به تئاتری حرفهای.
متن انسجام و کشش کافی نداشت و نتونسته بود ایدههای مختلفشو بهم متصل روایت کنه. بازیها هم ضعف داشتن و اصلا یکدست نبودن. دکوری که نبود و اون چیزیم که بود عیب و ایراد کم نداشت. ادامه نمیدم ایراداتو چون حالا حالاها باید نوشت و توضیح داد. در کل به عنوان یک کار دانشجویی هم خیلی جا برای کار داشت. تنها صحنهای هم که برام جالب بود صحنهای بود که دو برادر داخل خمره شراب بودن و با روزبان ها صحبت میکردن.
و این خیلی عجیب بود که اواسط نمایش یکی از مهمانها رو به روی صحنه دعوت کردین و بعد کلی خوش و بش باز ادامه دادید. کاش نمایش رو همونجا تموم میکردید حداقل.
تشکر میکنم از همه کسانی که برای این نمایش زحمت کشیدن.
شاد و آزاد باشید