امشب به تماشا نشستم اول از همه این نمایش را به بیماران آسمی و آنان که دود سیگار آزارشان می دهد اصلا توصیه نمی کنم ! ، متن نسبتا سنگین بود و کار کارگردان را سخت کرده بود ، من طراح صحنه را درک نکردم ، هرچند ایده صحنه جالب بود ولی متاسفانه یک سردرگمی در اجرا و تغییر برخی فضاها وجود داشت، فضاها به سرعت تغییر می یافتند و این تمرکز تماشاچی را می گرفت و به نظرم زمان نداشتن نمایش باعث این امر می شد ... بازی بازیگران به نظرم بی نقص بود ، مونولوگ ها و دیالوگ ها به جا و واضح و بی نقص ادا می شدند ... نور پردازی استاندارد بود اگر نقصی هم داشت متوجه نمی شدیم اما صدای پخش شده در زمان شلیک درست انتخاب نشده بود ... و باز هم امان از تماشاچی بی ملاحظه در ردیف اول که باید بیشتر حواسشان باشد ، در میانه نمایش دو نفر بلند شدند و نمایش را ترک کردند صدای کفش خانوم به قدری بود که تمرکز را بر هم زند ، یک تماشاچی آقا هم مدام به تلفنش جواب می داد ... خوب چرا برای تماشای یک نمایش به شدت پر دیالوگ و با ریتم ثابت تشریف می آورند ، حالا که آمدند باید احترام عوامل که زحمت کشیده اند را نگهدارند