نمایش را به هیچ وجه دوست نداشتم. شوخی ها به حدی بیمزه و داستان نمایش چنان بیمعنی بود که اگر راهروها پر نشده بود و راه بند نیامده بود، بعد از ده دقیقه سالن را ترک میکردم. این سم و سرطان چی بود تحویل ملت دادید؟ اگر در زندگیاتان یک نمایش خوب دیدهاید و یا کمی سلیقه دارید و یا حتی اگر سر سوزنی قدرت فهم ادبیات یا تیاتر دارید، از این نمایش حالتان بهم خواهد خورد. طبیعتا سازندگان اثر و تمام آنهایی که در اینجا تعریف و تمجید کرده اند و یا حتی آنهایی که در سالن به صورت رقت آمیزی میخندیدند، هیچ کدام از اینهایی که بالا گفته ام را ندارند
پ ن: تا ساعتها بعد نمایش، سرم از صدای وکلیست گروه موسیقی درد میکرد. بی استعداد تر و بد صدا تر از ایشون سراغ ندارم. با اختلاف بی استعدادترین فردی بود که میتونستند برای اجرای زنده انتخاب کنند. بدتر از همه اینکه با این وضع، فریدون فروغی و فرهاد و پینک فلوید میخواند