چندی پیش گاردین نوشت:
آیا فرانسه در آستانه جمهوری ششم قرار دارد؟
https://www.google.com/amp/s/amp.theguardian.com/world/2023/may/06/vive-la-revolution-but-is-france-ready-to-establish-a-sixth-republic
مردم فرانسه تا کنون ثابت کرده اند که تنها یک ملت شایسته و آگاه در هر جامعه ای میتواند صاحب دولتی شایسته باشد…
این همان نکتهای است که عالیجانب املیوس نمایش طلوع خونین میخواهد آن را درک کنیم …
مردم فرانسه را نه به هیچ استدلال و بهانه ای تا به حال نشده است بدون احترام به حقوقشان به سکوت اجباری برای وحدت دعوت کرد…
کارهای آقای طیبی را اگر دنبال کرده باشید، از دکورهای فاخر خالی ست، استفاده از آهن القاگر خشونتی غیر قابل انعطاف است، ناپلئون پرجاه وجلال
... دیدن ادامه ››
احتمالا همینقدر صحنه را خالی از عناصر و اجزا و بیروح زندگی میدیده است چرا که فقط یکجهان تنهایی می توانست آرامبخش های پزشکان انگلیسی او را بیاثر کند ، این همه بی اعتمادی، سیاهی وخیانت و بیروحی را شکسپیر در تمامی جاه طلبی ها و زیاده خواهی عیان میدیده که در بیشتر آثارش از آن سخن گفته و به قول مصاحبه ای از خود آقای طیبی، یان کات از شکسپیر معاصر زمان ما میگوید…
صحنه جهان برای جاه طلبها همیشه خالی از عناصر است تا جایی که برای جبران این تنهایی هر صبح طلوعی خونین میطلبند و جهان کمندیده است پدران و مادران داغدیده هر سحرگاه را …
صحنهای از نورپردازی روی چهره تامورا بود که یک لحظه سکوت هولناک مخاطبان را حس کردم وخودم هم آن لحظه ترس از زشت تینتی تامورا را دیدم، خونآشامی که سیرابی ندارد… که برای بقای خودش، خون فرزند را هم میطلبد …
سبک مسعود طیبی ، سبک خاص خودش است که میخواهد مخاطب سردی و بیچیزی دنیای دیکتاتورها را درک کند … همانقدر آشفته که در جوامع آشفته، هیچچیزش یه هیچچیزش نمیاید و مخاطب معاصر آگاه همین نمایش این را لمس کرده است… طیبی میخواهد این را با عقلانیت وبری ببینیم …
هر عنصری بود و نبودش معنا دارد، آدمهایی که از جهان لذت نمی برند و صحنه کاخشان به واقع خالی از عناصر زیباست، آهنهای روی سر از مغزهایی میگوید که نرم نیستند، مشتی بر سندان است گویی …
دیکتاتورهایی که هر جا بطلبد مردم را شاهد میگیرند اما روزی برای مردمی که آگاه شوند میرسد که دست از سکوت سرد بر میدارند …