در مقدمه کتاب " زندگی گالیله" ترجمه حمید سمندریان، به قلم افسانه ماهیان و به نقل از ایشان نوشته شده: " آن چه را من در این نمایشنامه می بینم رنج های یک انسان نابغه و محرومیت های یک کاشف و چیدن بال های انسانی است که قدرت پرواز پرندگان را دارد، اما در نهایت محکوم به سکوت می شود. ... بنابراین مکاشفه من، درک کردن، احساس و انتقال آن رنجی است که او تحمل می کند. یعنی شکنجه های هولناکی که به روی نوابغ صدها برابر قوی تر از انسان های عادی است و کشف این انسان استثنایی برای من مهم است.حالا چقدر بتوانم در اجرا این را منتقل کنم سئوالی است که هزاران بار از خودم پرسیده ام..." و واقعا هم از مطالعه متن نمایش نامه می توان به عمق این رنج و شکنجه رسید. لیکن نمایش اجرا شده در تمام ابعاد، در انتقال رنج ناشی از محرومیت، سختی تحمل آن و سکوت اجباری گالیله، موفق نبوده و صرفا روایتی سه ساعته، خلاصه وار و بسیار کلی از دوران زندگی گالیله در قرن شانزده ارائه می نماید.