من به خاطر علاقه ای که به هرمز دارم اومدم و همچنین کافه زاروگه هرمز که قبلا یک شب مهمانشون بودم و موسیقی زنده داشتند و اون شب خیلی خوب در خاطر من موند.
از این که از محیط کوچیکی مثل هرمز تئاتری برآمده و به تهران رسیده، خوشحالم و می دونم چه حجمی از تلاش پشتش بوده.
گروه موسیقی جذاب ترین بخش این تئاتر بود.
فقط یه پیشنهاد دوستانه برای کارگردان و نویسنده... داستان اصل تئاتره. انسجام داستان چیزیه که باعث میشه تلاش های همه بازیگران و عوامل به چشم بیاد. وقتی آدم پاشو از تئاتر میذاره بیرون، باید بتونه یه خلاصه ای از داستان رو با خودش مرور کنه. تو یه داستان منسجم، هیچ چیزی وارد داستان نمیشه که در خدمت روند داستان نباشه.
مواردی که ربطی به روند داستان
... دیدن ادامه ››
نداشت:
انگشت
رشکو ( اگه نفرین وجود داشت، حضور رشکو چه تاثیری داشت)
توریست و مرگش
به هر حال.... اگه باز هم تئاتری برگزار کنید، من میام و امیدوارم روند پیشرفت رو ببینم.