سلام و درود به گروه نمایش چهارشنبه اجرا را دیدم شروع نمایش با یک داستان کلیشه ای ذهن من را به اشتباه به سمت یک تاتر معمولی برد اما در صحنه دوم با بازی قوی و دیالوگ های بسیار روان و برجسته حرفه ای بودن و متمایز بودن کار ، مشخص شد . تبریک می گویم به همه گروه و مخصوصا اقای سامنی در واقع این اجرا بنظر من عصیانی بود هر چند کوچک و در انزوا ، علیه وضعی که گریبان همه جای جامعه و حتی زندگی است در واقع مسایل گوناگونی که بازیگران بعنوان فلسفه یا فلسفه بازی بیان کردند ، هر گوشه از وضع موجود جامعه بود اقتصادی و فرهنگی و هنری و فلسفی که هر روز با انها مواجه هستیم تکرار فلسفه های بی منطق و تکرار متقابل همان فلسفه از سوی مخاطب برای توجیه استدلالهای پوچ ، بسیار موثر بیهودگی امروز جامعه و نسلهای جوان و سر در گمی انها را بیان می کرد ، بعنوان کسی که متعلق به نسلهای قبل و فراموش شده و فرو خورده است ولی هنوز به هنر و فرهنگ کمی امیدوار ! با دیدن این نمایش احساس زنده بودن بارقه هایی کم سو از هنر و تاتر را حس کردم ، زمانی این فلسفه ها واقعیت نسلی بود حالا تبدیل به فلسفه بازی شده و واقعیت حاکم است ، اخرین دیالوگ بسیار زیبا بود که پچ پچ های اجرا را کسی با هدف و دلیل در حواشی ایجاد کرده است ، همان پچ پچ ها وحواشی که حول زندگیمان درست کرده اند و بدان مشغولیم و با انها زندگی می کنیم نمی دانیم کی انها را درست کرده که البته دیگر مهم هم نیست میگذرانیم !
اقای سامنی دست مریزاد کارت عالی بود سپاس