استادی، در مورد تفاوت جوامعی چون ما و سایر جوامع میگفت [ فرق ما و آنها این است که در سایر جوامع (پیشرو) وقتی کسی روی دور موفقیت میافتد چیدمان و آدمها دست به دست هم میدهند تا او را رو به جلو و موفقیت بیشتر هل دهند حال آنکه در جوامعی چون ما این مطلب اکثرا عکس آن است].
نمایش، یک ملودرام تامل برانگیز پر بازیگر بود! پر از هنرمندانی جوان و با استعداد که گاه به علت حضور پر تعداد آنها در صحنه نمیتوانستم از هنرنمایی همه آنها همزمان لذت برده و همگی را زیر نظر داشته باشم!
نمایش، به درد کهنه و ناراستی های جوامع سنتی پرداخته بود. به راه طولانی تر و سنگلاخ تری که زنان و دختران با استعداد و بویژه آنهایی که از جوامع کوچکتر و سنتی تر میآیند در راه رسیدن به اهداف و آرزوهایشان با آن دست و پنجه نرم میکنند!
اشارات خوبی به غیبت شایسته گان در برخی زمینه ها داشت که در نتیجه موجب ایجاد روابطی ناسالم و آسیب هایی اجتماعی برای استعدادها شده است.
نمایش، به شیوه قابل تحسینی؛ برای نشان دادن کجی ها و ناراستی های آدمی و جامعه به طور سمبولیک از بازی خاص و بیکلام هنرمند خوبی با لباس و گریمی خاص سود میبرد که واقعا قابل توجه بود بویژه آنجایی که این شخصیت در بخش پایانی از نفس میافتد!
گروه موسیقی در نمایش حضور پر رنگی داشت که لطف آنرا
... دیدن ادامه ››
دو چندان میکرد!
به شخصه، تنها پیشنهادی که در مورد این نمایش زیبا میتوانم داشته باشم اصلاح برخی دیالوگ های خاص شاگرد قهوه خانه است که شاید اگر با عبارات دیگری جایگزین شود بسیار بهتر خواهد بود!
از ملاقات با این هنرمندان خوب و این اثر ارزنده بسیار خوشحالم و داشتن این حال خوب را به مشتاقان هنر پیشنهاد میکنم!