خوب:
تغییر صحنه و پرده صرفا با نور، چشمنواز بود.
گرچه که گاهی طنزها به روحوضی نزدیک میشد ولی همین که شوخیها از نوع جنسی نبود از نظر من امتیاز محسوب میشه.
شکافتن روابط عمیق افراد نزدیک بخصوص شکستن قالبهای از پیش تعیینشده بسی سخت و البته جذاب است.
با وجود بازیهای نه چندان درخشان روابط خانوادگی باورپذیره.
نگاه آخر بازیگران به تماشاچیان
بد:
کار بسیار جای تمرین داشت و اشتباهات و خندههای بازیگران (بخصوص نقش هانیه) آزاردهنده بود.
داستانهای فرعی بیهوده بدون کمک به داستان اصلی
... دیدن ادامه ››
مانند مهاجرت و ...
تلاش برای آوردن کلکسیون مشکلات اجتماعی و فرهنگی (اعتیاد، زناشویی، طلاق، ...) در داستان
اصرار زیاد تا مرز آزار بیننده در بعضی موضوعات نظیر خارش یا سیگار
دکور صحنه بخصوص در قسمت میانی صحنه بسیار دم دستی و غیرکارکردی بود. (نشستن بازیگران روی فرش)
با همین ترکیب میشد انتخابهای بهتری برای نقش بازیگران داشت. (مثلا داماد خونواده نقش فرزند معتاد رو بازی میکرد)
اینکه دعوا کنن که کی به مادر قضیه رو بگه بی معنیه چون ایشون مرگ مغزی شده
در مجموع من «محیط زیست» رو از این کار قویتر دیدم و همچنان اگه اسم این کارگردان رو ببینم ترغیب میشم که کارش رو ببینم.