در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کهبد تاراج: احسان:هر وقت میام اینجا یه حالی جابه جا کنم،انگشتام رو ساز سر میشه،یه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:15:13
احسان:هر وقت میام اینجا یه حالی جابه جا کنم،انگشتام رو ساز سر میشه،یه جور آویزون میشم که فقط باید کلمو ببرم زیر یه بالشت پاره که ناله ناسورم از همه جاش بزنه بیرون...به همین سازم قسم محسن،امیر علی ،شاهرخ،نیاز شما هارو میبینم بن بست میشم!دلم میخواد(بغض نازکی میکند)دلم میخواد جفته سازم یخ بزنم میون میدون منیریه میت بشم...(بلند میشود که برود شعری زیر لب میخواند)زمستون خدا سرده دمش گرم...زمین رو مثل یخ کرده دمش گرم...توی رسم خدا لوطی گری نیست...خدا نامرده نامرده دمش گرم(بغض میکند و درسکوت دره ای میرود)



تکه ای از دیالوگ های شخصیت احسان

نمایشنامه "نسیان"

از: کـ ـ ت
جناب تاراج این شعر رو که احسان خان زیر لب میخونن این خیلی قشنگه
پس شما شاعر هم هستید جناب تاراج؟
۲۳ خرداد ۱۳۹۱
زمستون خدا سرده دمش گرم...زمین رو مثل یخ کرده دمش گرم

عااااااااااااااااااالی بود

***

بستر سرد
نگاه سردتر
و دست های یخ زده
آه
که چه آتشی می زنند
آرزوهای کودکانه ام را

دلم به جستجوی شادی برخاست
و ندانستم
زمستان است
خدا به زمین دروغ می گوید
و او باورش می شود
که برای هر شکوهی
باید اول یخ زد

«باده_بیست و سوم خرداد 1391»
۲۳ خرداد ۱۳۹۱
:) بن بست میشم. دلم میخواد جفته سازم یخ بزنم میون میدون منیریه میت بشم . دم داش کهبد گرم.

این شعر زمستون خدا رو با صدای مهدی مجتبایی شنیدم که ملودی جالبی داره پیشنهاد میکنم گوش بدید دوستان.
۲۳ خرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید