گاهی دردهایمان
شادی برلبانشان، همچون درختی که میوه داده است شکل میگیرد.
گاهی دردهایمان میگویند: بس است این همه ناراحتی و اندوه بگذارید کمی شاد شویم.
و همان لحظه است که آهنگ دلخواه خودت را گوش میدهی و چشمانت را میبندی و رویاهای رنگارنگ در ذهن خود پرورش میدهی .
اما گاهی در وسط شادی و خوشحالی، تو دعوت به سکوتی بی پایان میشوی .
دعوت میشوی به تفکر برای کارهای نادرستی که کردی.
و همانجا در وسط آن همه هیاهو و شادی به روبه رویت خیره میشوی و به یاد گذشته ات میوفتی و آنگاه است که شادی تورا به سمت یادگاری های فراموش شده در مغزت هدایت میکند .