به نظرم تئاتر بسیار تاثیر گذاری بود ، دیالوگ های قابل تامل و بازی پیوسته و یکدست، و بسیار هماهنگ بود، برداشت من از ایننمایشنامه اینه که یه سری افراد جامعه با نگرش های متفاوت که دارن کنار هم زندگی میکنن و کاملا یه زندگی روتین و تکراری دارن که همگی دارن یه نقش رو مدام بازی میکنن! و تلاشی برای تغییر نمیکنن اما وقتی یه تلنگر بهشون وارد میشه که بتونن راهی برای تغییر پیدا کنن با اینکه تلاش میکنن اما اینقدر از این تغییر میترسن و اینقدر وابسته زندگی تکراریشون شدن که دوبار برمیگردن و از همون زندگی تکراری خودشون که اسیر روزمرگی شدنه؛ لذت هم میبرن! دقیقا دیالوگ ابتدایی نمایشنامه که تضاد بین دو چیز باعث فرسودگی نمیشه بله بی تفاوتی باعثه اون میشه رو توی روند بازی میشه دید! و من واقعا لذت بردم از دیدنش