"یه روز گفتم خودمو راحت کنم از این ناراحتی. طنابو برداشتم رفتم، اطراف میانه بود سال ۳۹ ...
توتستان بود، طنابو هرقدر میانداختم گیر نمیکرد، یه مرتبه، دو مرتبه، برای بار سومی خودم رفتم بالا و طنابو گیر دادم، دیدم یه چیز نرمی خورد به دستم، توت بود، چه توت شیرینی... یکی خوردم دو تا خوردم ...
رفته بودم خودکشی کنم، توت چیدم آوردم... یه توت مارو نجات داد آقا
- توت و خوردی و همه چیز عوض شد؟!
- عوض نشد، فکرم عوض شد. ...
طعم گیلاس ـ
... دیدن ادامه ››
عباس کیارستمی
خسته نباشید میگم خدمت عوامل محترم اجرایی
اولین کاری بود که از آقای علیزاده ی عزیز می دیدم و با سبک و سیاقشون آشنا نبودم.
اینجا جزو مواردی هست که بحث سلیقه مطرحه. در کل
کار کار خوبی هست، ریتم خوبی داره، بازی های خوبی رو شاهد هستیم،
اجرا جریان داره و تمپوی خوبی داره، پیام خوبی رو منتقل میکنه و کارگردان موفق شده فانتزیهای ذهن خودش رو به درستی اجرا کنه. موسیقی کار متناسب هست. طراحی نور متوسط هست و طراحی لباس متناسب با فضای مورد نظر کارگردان. طراحی صحنه نداریم و احتمالا نیازی هم بهش نیست.
اما همون طور که سطر اول گفته هام بهش اشاره کردم بحث سلیقه مطرحه و سبک نمایش که متاسفانه سلیقه ی من نبود.
متاسفانه نمایش فقط در لحظاتی من رو به وجد آورد نه در تمام مدت اجرا.
خسته نباشید میگم خدمت شما و به امید درخشش بیشتر ✨