برنده جایزه «پولیتزر» روی صحنه هامون
نیلوفر ثانی
نمایشنامه English یا «انگلیسی»، نوشته ساناز طوسی و برنده جایزه پولیتزر 2023 است که این شبها، دوره اجرای خود را در سالن هامون و به کارگردانی مشترک فراز غلامی و امید امیدی آغاز کرده است.
ساناز طوسی از خانوادهای مهاجر ایرانیست که در آمریکا بهدنیا آمده و در اورنج کانتی ایالت کالیفرنیا بزرگ شده است. او در دانشگاه کالیفرنیا تحصیل کرده و دوره تخصصی هنرهای نمایشی را نیز در دانشگاه نیویورک گذرانده است.
ساناز طوسی در کارنامه خود دو نمایشنامه به نامهای «کاش اینجا بودی» و «انگلیسی» دارد که نمایشنامه «انگلیسی» اولین بار در سال 2020 در برادوی و توسط کنود آدامز بر صحنه رفت و توانست جوایز زیادی از جمله جایزه بهترین نمایشنامه جدید آمریکایی Obie را بدست بیاورد. اما مهمترین اتفاقی که برای انگلیسی افتاد، انتخاب آن توسط هیات داوران جایزه پولیتزر بود که در بخش درام سال 2023 برنده اعلام شد.
جایزه پولیتزر آمریکا یکی از جوایز مطرح دنیا به شمار میرود که از سال ۱۹۱۷ تاکنون هر ساله در یکی از زمینههای ادبیات، موسیقی و روزنامهنگاری
... دیدن ادامه ››
به برندگان اعطا میشود. نامزدهای رشتههای مختلف توسط متخصصان هر رشته انتخاب میشوند و برندگان جایزهای ۱۵ هزار دلاری را دریافت میکنند. آرتور میلر، تنسی ویلیامزو دیوید ممت نیز چهرههای سرشناسی هستند که پیشتر این جایزه را دریافت کردهاند.
ساناز طوسی، 31 ساله و در حال حاضر با کمپانیهای تلوزیونی و نمایشی همکاری دارد و در حال نگارش و ادامه فعالیتش در این زمینه است. و احتمالا باز هم نام او را در آینده نزدیک خواهیم شنید.
«انگلیسی» از دو جنبه برای ما ایرانیان حائز اهمیت است. جدای از مسرتی که این جایزه ارزنده و معتبر به نویسندهای ایرانیتبار تعلق گرفته، داستان آن در ایران میگذرد و مرتبط با مردم و جوانان ایرانیست. جوانانی که برای مهاجرت تلاش میکنند، حتی اگر مجبور باشند 5 بار آزمون تافل را امتحان دهند.
داستان طی 6 هفته و در کلاسی از آموزشکده زبان انگلیسی میگذرد که یک معلم و 4 شاگرد در تلاشند تا برای امتحان تافل آماده شوند. مرجان، معلم زبان این کلاس، چند سالی در منچستر زندگی کرده و پس از بازگشت به ایران، انگلیسی تدریس میکند. او هر چند از بازگشتش راضیست و احساس خوشبختی میکند اما دلش لک زده با کسی بتواند ساعتها به زبان انگلیسی روان و بدون لهجه صحبت کند و یا در کنار او فیلم ببیند و شاید اینگونه دلتنگی پنهانش را رفع کند. او در کنار تدریس به شاگردانش، تلاش میکند آموختن زبان و انگلیسی را با تجربههای زیستی خود، چه در زمانی که مهاجر بوده و چه امروز که به آن مسلط و آموزشدهنده است، درهم آمیخته و منتقل کند.
او راههایی را برای درک بهتر زبان دوم، پیچ و خمهایی که در مسیر این یادگیری و تغییراتی که حتی منجر به هویتی تازه میشود را با شاگردانش در میان میگذارد.
در کلاس 4 شاگرد حضور دارند که هر کدام ویژگیهای خاص دارند که نمایندهای از نسل خود هستند. رویا زنی میانسال است که پسرش بههمراه همسر و فرزندش در کانادا زندگی میکنند، او تصمیم گرفته زبان بیاموزد تا بتواند از سمت آنها پذیرفته شده و ارتباط بیشتری برقرار کند.گلی دختری 18 ساله است که زبان را برای داشتن موقعیتهای بیشتر میآموزد، الهام که کمی عصبی، حساس و ناآرام به نظر میرسد و 5 بار در آزمون تافل رد شده، برای بدست آوردن درخواست تحصیلی در استرالیا، لازم است تا بتواند مدرک زبانش را بگیرد. امید نیز کاراکتر دیگریست که به زبان مسلط است و در طی هفتههای بعدی مشخص میشود که او در آمریکا بهدنیا آمده و قصد مهاجرت ندارد اما برای درک هویت واقعیاش و ارتباط بیشتر با این زبان و افرادی که میتوانند انگلیسی صحبت کنند، وارد این دوره شده است.
مرجان، معلمیست که تاکید میکند همه باید در کلاس «فقط انگلیسی» صحبت کنند و در غیر این صورت جریمه میشوند. او حتی در ساعات غیر کلاسی و یا ابراز احساس و عواطفش نیز از انگلیسی استفاده میکند و از این طریق به آنان میفهماند برای دوام آوردن در کشوری دیگر، با فرهنگ و زبان و شرایط مختص خودش، ناگزیر باید از فرهنگ بومی و مادری جدا شده و جزیی از زبان و محیط نو شوند. اما آنجایی که وضعیت امید را در نوعی بلاتکلیفی میبیند و متوجه این عدم ثبات در هویت و گمگشتگی او میشود، این سختگیری را کنار گذاشته و فارسی به گفتگو میپردازد.
ساناز طوسی در نمایشنامه خود تلاش کرده با ترسیم موقعیت یک کلاس آموزش زبان از متریال و ابزارها و روشهایی که در آموزش بهره برده میشود مانند بازی، فیلم و موسیقی، به زیرلایههای شخصیتی و عاطفی کاراکترهایش نفوذ کند و در موقعیتهای متفاوت، آنان را با موضوع اصلی یعنی یادگیری زبان دوم و مهاجرت، درگیر کرده و این مواجهه را دراماتیک و داستانپردازی کند.
او با اینکه در ایران زندگی نکرده اما توانسته این موقعیتهایی عاطفی و انسانی را با ظرافت ایجاد و مهیا کند. و دغدغه زبان غیرمادری را با تجربه زیستی خود، ارائه دهد. در بخشی از دیالوگها اشاره میکند که « نباید برای یادگیری با زبان دوم جنگید و دشمنانه برخورد کرد بلکه باید آن را در آغوش کشید و از آن خود کرد.»
«انگلیسی» با وجود نویسنده و موقعیت مکانی قصهاش، به نظر میرسد انتخابی ضروری برای اجرا در ایران است. هر چند در استرالیا، انگلیس و آمریکا نیز این نمایش اجرا شده و از بازیگران ایرانیتبار بهره برده شده تا قادر به انتقال بهتر مفاهیم آن باشند. با اینحال اجرای آن در ایران علاوه بر آشنایی با متنهای برنده جوایز معتبر، بخشی از اکنونیت معاصرمان را نیز شامل میشود. هر چند باید در نظر گرفت «انگلیسی»" اساسا، نمایشنامهای غیرایرانی و نوشتهشده به زبان انگلیسی است، هر چند شخصیتهایش ایرانی باشند و در ایران اتفاق میافتد.
گروه اجرایی و کارگردانی، با انتخاب بازیگرانی مناسب و مسلط به زبان، همراه با طراحی صحنه و تئاتریکالیته لازم، این ضرورت را درک و اجرایی کردهاند. هر بازیگر در نقش خود، بهخوبی جاگرفته و فضاسازی لازم را مهیا میکند. به ویژه بیتا عزیز در نقش مرجان معلم زبان، تمام زیروبمها و لایههای عاطفی و منطقی کاراکترش را ایفا کرده و میدرخشد. هر میمیک، اکت و کنشی بهکار میبرد، معطوف به جهان ذهنی و درونی کاراکتر شده و نقشه کاملی از او را ترسیم میکند. دیگر بازیگران نیز موفقند و تسلط و گفتارشان به زبان انگلیسی، قابل تحسین و ستایش است.
هر چند متن نگاهی کلی به مسائل جوانان ایرانی دارد و ساناز طوسی نیز بههمین دلیل وارد جزئیاتی از مشکلات و معضلاتی که یک جوان ایرانی با آن دستو پنجه نرم میکند، نمیشود، اما گروه اجرایی با حفظ و وفاداری به متن، توانسته درفضاسازی کلی اثر، آن را کمی به شرایط بومی و زیستی ایران نزدیک کند و حال و هوای واقعیتری از این موقعیت را ارائه دهد.
در نهایت اجرای «انگلیسی»میتواند نمایشی در خور باشد. اجرایی که تمرین و همکاری دقیق بازیگران و گروه را به روشنی نمایان میکند. به ویژه طراحی صحنه که از برد سیاه، میز و صندلیهای مناسب کلاس تشکیل شده و میزانسنهای مناسبی را ارائه میدهد.