بدون شک چند بار دیگه برای دیدن این نمایش خواهم رفت. نه برای فهمیدن چیزی که یه عده میگن غیرقابل فهم و ثقیل و سنگین و فلسفی و غیرهست. چون مسئلهی هنر فهم وقایع و اتفاقات و قصهها نیست. حداقل برای من نیست. میرم برای تجربهی مجدد و هر بار متفاوت اون لحظاتی که از بستر زمان جدا شدم و یه جایی خارج از زمان خطی لذت انرژی زندگی رو درک کردم. انرژیای که در معنای کلمات نیست که کسی بخواد بگه اون رو نفهمیده.
بونکر برای من حاصل درهمتنیدگی شعری از کلام (نه به معنایی که داره به معنایی که نداره) و شعری از فضاست. کسانی که از بیتحرکی نمایش شکایت میکنند و احتمالا توقع دارن بازیگرها براشون پشتک بزنن احتمالا متوجه شعری که در فضا جاری میشد نبودند.
در نهایت مشکلات فنی کوچیکی وجود داشت که کاملا قابل چشمپوشی بود. به هر حال این اجرا اولین اجرا و از اون مهمتر اولین اجرای سالن بود. نمیدونم کسایی که انقدر سختگیرانه در مورد نقص فنی و تاخیر و صندلیها نظر میدن کجا زندگی میکنن و چه تئاترهایی رو در چه سالنهایی میبینن که این ایرادات کوچیک انقدر براشون غیرقابل تحمله.