با درود ...این نظر کاملا شخصی ست...محمود درویش نویسنده فلسطینی میگه ( و ما رویایی بیشتر از یک زندگی که شبیه زندگی باشد نداشتیم)..زندگی در تاتر .شاهکار دیوید ممت مجددا بر صحنه..خیلی از دوستانم چون اجرای قبل برایشان بسیار های لایت بود .این کار را نخواستند ببینند...یادم هست که در کودکی کتاب شازده کوچولو اگزوپری را با ترجمه احمد شاملو بارها با ولع میخواندم..بارها.(یک به خاطر علاقه وافر مادرم به شاملو..و دو به خاطر کارتون مسافر کوچولو)..اما بزرگتر که شدم با اکراه ترجمه محمد قاضی را خواندم..و چقدر برایم شیرین تر بود کار..با اینکه همیشه از ارادت مندان شاملو هستم..اما ترجمه محمد قاضی را بسیار وفادارتر به کتاب میدانم..البته در مثل مناقشه نیست.. و نمیگویم این اجرا از اجرای قبل بهتر است اما شاهکار دیدید ممت را حتی اگر بچه های مهدکودک هم اجرا کنند با اشتیاق به دیدنش مینشینم..داستانی که خود زندگی ست..تکرار باطل... تکرار باطل زندگی و مرگ. که هیچ راه گریزی از ان نیست..دکور خوب..لباس خوب نور خوب .بازیگران متوسط رو به بالا..(هر کدام چند تپق داشتند)بیشتر رابرت...و کارگردانی خوب..داستان میخکوبت میکند .رابرت میگفت من جایی رو بیرون این تاتر بلد نیستم..یاد شخصیت پیرمردی که تمام عمرش در زندان بود در فیلم رهایی از شاوشنگ...که وقتی ازاد شد تحمل ازادی رو نداشت و خودکشی کرد.افتادم..و امیدوارم در این کوته زندگی ژرفناک و درد اور تاب و تحمل همه چیز رو داشته باشیم...و عشق به زندگی در وجودمان همیشه شعله ور بماند..با جمله یی از رنه شار نویسنده فرانسوی بعد از مرگ انتوان دوسنت اگزوپری گفتارم رو تمام کنم..(هرگز قرار نبود جنازه او یافت شود..او جزو جرگه یی از انسانها بود که تابوت برایشان تنگ است.انان از تابوت میگریزند و خود را در عظمت اسمان و زمین و اب فنا میکنند)...به امید کارهای بهتر بدرود..