بار اول که دیدم، خیلی از مونولوگها رو از دست دادم. خیلی چیزا رو نفهمیدم. علت های زیادی داشت. رفت آمد تماشاچیان و صحبتاشون. حس میکردم به دلم ننشسته این وضع دیدن نمایش. اما با این اوضاع هم خیلی نمایش رو تحسین میکردم و دوستش داشتم. حرف اصلی متن رو گرفته بودم اما میخواستم کامل شیره جونش رو بکشم باید تمام دیالوگ یا مونولوگ ها رو میفهمیدم. بار دوم که نمایش رو دیدم تمام متن رو به دقت گوش کردم. تمام متن. هیچی از دستم در نرفت. تمام حفره های فکری که داشتم پر شد. اما حس نمی کردم اون حس زیبایی شناختی ای که بار اول بهم دست داد رو دارم تجربه میکنم. حس میکردم نباید بار دوم می دیدم چون ذهنم داشت اون حفره ها رو پر میکرد. به هر حال که بسیار متن و اجرای بینظیری بود. موسیقی کار هم که بسیار عالی بود.