متن و داستان ساده و روان بود، روایت و همه گرهافکنیها و گرهگشاییهایش در عین بی آلایش بودن، رمق درگیر کردن مخاطب تا انتها را داشت. اوایل کتابی بودن متن توی ذوق میزد اما در برهههایی علت آن مشخص میشد، هر چند که همچنان به نظرم نیازی به این کار نبود. دغدغهمندی چندانی نداشت، اما همان چند دغدغه کوچک را در بطن و در لفافه بیان میکرد. با همه این تفاسیر با متن شیرین و شسته رفتهای روبرو بودیم که در شخصیت پردازی و روایت پویا و متناسب بود.
بازیها رفته رفته نواقص خود را برطرف میکردند و از نیمه اجرا به بعد به نهایت پختگی رسیدند و جز یک بازی متوسط شاهد بازیهای بی عیب و نقصی بودیم. استفاده از فرم، کم اما دوست داشتنی بود و توجه به جزئیات هم در متن و هم در بازیها به چشم میخورد.
صحنه و لباسها ساده اما به غایت کافی و درست، اما با نور بازی چندانی نشده بود و گریم که محدود به آرایش صورت بود با برههای که داستان در آن رخ میداد تناسب چندانی نداشت. از صحنه یک سوال برایم حل نشده باقی ماند: چرا نیمکتهای فلزی جز یکی کج بودند؟
از تماشای این نمایش بعد یک هفته سخت و شلوغ لذت بردم، برای همه عزیزان آرزوی موفقیتهای روزافزون میکنم🌹🙌
پ.ن: نمایش تقریبا سر موقع اجرا رفت و سر موقع، یا حدود ۵ دقیقه دیرتر به پایان رسید. برای من ۳.۵ بود و ۴ تقدیم میکنم.