در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهدیه سلیمانی درباره نمایش نه ماه پس از تولید: متن و داستان ساده و روان بود، روایت و همه گره‌‌افکنی‌ها و گره‌گشایی‌ها
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:59:46
متن و داستان ساده و روان بود، روایت و همه گره‌‌افکنی‌ها و گره‌گشایی‌هایش در عین بی آلایش بودن، رمق درگیر کردن مخاطب تا انتها را داشت. اوایل کتابی بودن متن توی ذوق میزد اما در برهه‌هایی علت آن مشخص میشد، هر چند که همچنان به نظرم نیازی به این کار نبود. دغدغه‌مندی چندانی نداشت، اما همان چند دغدغه کوچک را در بطن و در لفافه بیان میکرد. با همه این تفاسیر با متن شیرین و شسته رفته‌ای روبرو بودیم که در شخصیت پردازی و‌ روایت پویا و متناسب بود.

بازی‌ها رفته رفته نواقص خود را برطرف میکردند و از نیمه اجرا به بعد به نهایت پختگی رسیدند و جز یک بازی متوسط شاهد بازی‌های بی عیب و نقصی بودیم. استفاده از فرم، کم اما دوست داشتنی بود و توجه به جزئیات هم در متن و هم در بازی‌ها به چشم میخورد.

صحنه و لباسها ساده اما به غایت کافی و درست، اما با نور بازی چندانی نشده بود و گریم که محدود به آرایش صورت بود با برهه‌ای که داستان در آن رخ میداد تناسب چندانی نداشت. از صحنه یک سوال برایم حل نشده باقی ماند: چرا نیمکت‌های فلزی جز یکی کج بودند؟

از تماشای این نمایش بعد یک هفته سخت و شلوغ لذت بردم، برای همه عزیزان آرزوی موفقیت‌های روزافزون میکنم🌹🙌

پ.ن: نمایش تقریبا سر موقع اجرا رفت و سر موقع، یا حدود ۵ دقیقه دیرتر به پایان رسید. برای من ۳.۵ بود و ۴ تقدیم میکنم.
از چهار تا نیمکت، دو تاشون شیبدار بودند که یکیشون جایگاه طلا و مادرش و یکی دیگه شون برای بدری و عمه بود که اگه اشتباه نکنم تا آخر نمایش کس دیگه ای رو اون نیمکتها نمی نشست!
اگه کلا منظور خاصی در نظر نگرفته شده بود، میتونه جزوی از طراحی صحنه باشه. من قدیم تو روستا از این نوع صندلیها دیده بودم. البته جنس اونا چوبی بود و برای راحتی بیشتر و تمرکز بیشتر به جهت شستن ظرفها و سبزی و کلا کارهایی که رو زمین انجام میشد، استفاده میشد.
Hamid Reza Zarei
از چهار تا نیمکت، دو تاشون شیبدار بودند که یکیشون جایگاه طلا و مادرش و یکی دیگه شون برای بدری و عمه بود که اگه اشتباه نکنم تا آخر نمایش کس دیگه ای رو اون نیمکتها نمی نشست! اگه کلا منظور خاصی ...
شاید من تعدادشون درست خاطرم نمونده، عمه و باقی بازیگرها یادم نیست ولی یادمه طلا و مادرش اول چپ صحنه نشستند و بعد یکبار راست صحنه. و یادم نمیاد کل نمایشو فقط روی نیمکتای شیب دار بودند یا نه.
ولی ممنونم از توضیحاتتون🙏
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید