اینترنت
الن فارسی را به سختی صحبت میکند و باید به انگلیسی آشنا باشی که بتوانی با او مکالمه کنی، اما شخصیت جذاب، پرانرژی و زبان شیرینی که به فارسی صحبت میکند، از او یک مهمان میزبان ساخته است.
الن ووسالو درباره خود میگوید: این خانه قسمت فنلاندی زندگی من در ایران است، از 43 سال پیش من در ایران زندگی میکنم، ابتدا در بابلسر زندگی میکردم اما بعدها کنار دریا خیلی شلوغ شد و من این شلوغی را دوست نداشتم برای همین به شهرستان نور آمدم.
وی ادامه میدهد: آن زمان قرار بود دانشگاه مازندران در این شهر دایر شود پس من به نور آمدم ولی دانشگاه نیامد.
نکته جالبی در ابتدای ورودمان
... دیدن ادامه ››
به خانهاش بود که وی در این باره میگوید: ساختمانی هم که در آن زندگی میکنم سال 57 یک روز قبل از بسته شدن گمرکها رسید، کانتینری که خانهام را حمل میکرد با خوششانسی تمام زمانی آمد که هنوز انقلاب نشده بود وقتی کار نصب خانه تمام شد انقلاب هم شده بود؛ یکی از نکات جالب این خانه این است که کسانی که همراه کانتینر از فنلاند آمده بودند از شلوغی خیابانها به دلیل انقلاب تعجب میکردند و برایشان جالب بود.
الن میافزاید: داستان زندگی من طولانی است به هر حال فنلاندی هستم و 43 سال است در ایران زندگی میکنم، در آمریکا درس خواندم و با آقای توکلی آشنا شدم، آمدم ایران و ایرانی شدم؛ البته من پدرم در آمریکا بود و مادرم در فنلاند؛ مدتی با مادرم زندگی میکردم بعد پیش پدرم رفتم.
وی تصریح میکند: لیسانس جانورشناسی از دانشگاه یوسیالیای آمریکا گرفتم؛ برای همین من و شوهرم همیشه در دانشگاه بودیم، فوق لیسانس را در رشته روزنامهنگاری گرفتم و الان کار ویرایش علمی دانشگاههای ایران را انجام میدهم.
ووسالو میگوید: با دانشگاههای متعددی مانند تربیت مدرس، مازندران، کرمانشاه، شیراز و گرگان همکاری دارم و تقریبا در تمامی رشتهها ویرایش علمی انجام میدهم، به دلیل اینکه تسلط ام به زبان انگلیسی خوب است، مقالههای علمی ایرانیها که به زبان خارجی نوشته شده برای من میآید و من آنها را به لحاظ علمی و انگلیسی ویرایش میکنم.
وی معتقد است: اگر چه لیسانس جانورشناسی دارم، ولی فقط لیسانس نگرفتم بلکه بر روی رشتهام تحقیقات زیادی انجام دارم، امروز بر روی رشتههای زیادی مانند بیوتکنولوژی، شیمی، بیوشیمی، بیولوژی، بایو و نانوتکنولوژی ویرایش علمی انجام میدهم، اما تاکنون نتوانستهام کتابی بنویسم.
توکلی با اشاره به اینکه دو فرزند دارم یکی دختر و یکی پسر، ادامه میدهد: هر دو با من در ایران هستند، سیروس در همین رشته اطلاعات زیادی دارد، اما کار کردن با مادر برایش سخت است دخترم هم در تهران کار میکند و اطلاعات خوبی درباره موسیقی و زبان دارد.
وی درباره زندگیاش در ایران میگوید: شاید اگر این خانه را نیاورده بودم در ایران نمیماندم، ولی شاید هم میماندم، این منطقه مرا به یاد تابستانهای فنلاند میاندازد، آنجا تابستان زیبایی دارد اما زمستانهای فنلاند اصلا تمام شدنی نیست و روشنایی در آنجا کم است، ولی اینجا همیشه بهار و تابستان است و زیباییهای زیادی دارد؛ طبیعت ایران بسیار با ارزش است و از نظر آب و هوا اقلیم خوبی دارد، تمام ایران را گشتهام اما از همه جا بیشتر مازندران را دوست دارم.
ووسالو میافزاید: من خودم را میان ایران و آمریکا و فنلاند تقسیم کردهام، سالی یکی دو بار به فنلاند به دیدن فامیلهایم میروم چون آنها امکان آمدن به ایران را ندارند؛ وقتی به فنلاند میروم درباره وضعیت دانشمندان زن ایرانی با من مصاحبه میگیرند و علاقهمند هستند بدانند زنان ایرانی چگونه کار میکنند، در فنلاند بیشتر در همایشها و کنفرانسها شرکت میکنم و در آنجا دوستانی دارم که راجع به درناها و پرندگان با هم همکاری میکنیم.
وی درباره اینکه چگونه توانسته در یک کشور بیگانه خود را منطبق کند میگوید: من خودم را فرد چند ملیتی میدانم، وقتی در میان فرهنگهای مختلف زندگی کردم یاد گرفتم که چگونه با همه ارتباط داشته باشم و از هر کسی چیزی یاد گرفتم؛ توانستم این سازگاری را در خودم ایجاد کنم اما میدانم هر کسی این سازگاری را ندارد.
الن ادامه میِدهد: من با ایرانی ازدواج کردم و جدا شدم و وقتی خانمها جدا میشوند به شهر خودشان میروند ولی زندگی شخصی من از زندگی حرفهای من جداست، ماندن در اینجا جدا از ایرانی شدن من است.
وی تصریح میکند: فرهنگ زنان خارجی با ایرانیها تفاوت زیادی دارد من از کشوری میآیم که زنانش 106 سال پیش حق رای داشتند و خودشان تصمیم میگرفتند و خودکفا بودند از وقتی کوچک بودم این چیزها برایم مهم نبود، اما معتقدم میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته روابطی هست که میتواند متقابل باشد و به هم انتقال داده شود، این روابط باعث میشود من چیزی از شما یاد بگیرم و شما چیزی از من.
وی بیشتر تحقیقاتش بر روی درناها و پرندگان مهاجر است که در این باره تاکید میکند: علاوه بر پرندگان مهاجر تحقیقاتی در زمینه بیوتکنولوژی و بیولوژی نیز داشتم مثلا بر روی حشره کشی تحقیقات کردم که ارگانیک بود، بر روی مرجانهای خلیج فارس کار کردم، در منطقه حرا قشم و در ارتباط با بیشتر جانورانی که در معرض انقراض هستند و برایم جذابیت داشت کار کردم.
ووسالو در کارش سختیهایی نیز داشته که ادامه میدهد: در محیطی که من زندگی میکردم زنها در زندگی حرفهای خود بسیار راحت بودند و مردها با احترام با آنها برخورد میکردند در ایران هم اوایل که برای بررسی محل زندگی درناها رفته بودم که ببینم چه میخورند چند مرد که دومادار بودند آمدند و سروصدا کردند که اینجا چه کار میکنی زنها حق آمدن به اینجا را ندارند، اما من به آنها گفتم که این کار من است و باید این کار را انجام دهم بعدا برایشان گفتم که من چه کار مهمی انجام میدهم و دیگر با من کاری نداشتند.
وی ادامه میدهد: این روزها هم زیاد در عموم نیستم تا اختلافات را درک کنم، اما در اوایل کارم که برای زنان و دختران در محل درناها کلاسهای آموزشی میگذاشتیم دانشجوهای دختر تنهایی نمیتوانستند از ازباران به فریدونکنار رفتوآمد کنند حتما باید کسی آنها را همراهی میکرد؛ اما بعدها که فهمیدند ماجرا چیست و کارهای ما چرا انجام میشود دیگر اعتماد میکردند.
این فنلاندی درباره کارهایش در فریدونکنار نیز میگوید: درناها به این دلیل درنای سیبری نامیده میشوند که در فصل بهار در آنجا لانهسازی دارند، در روسیه کار تحقیقاتی زیادی بر روی این درناها انجام شده، در تابستان بر روی شالیزارهای مازندران کار برنج انجام میدهند، اما استثنا امسال بر روی پروژهای کار میکنیم که امیدواریم برای نسلهای آینده ایران کارگشا باشد و بتواند مسیر نگاهها به این پرندهها را تغییر دهد.
وی میافزاید: با روابطی که در فنلاند و در گروههای پرندهشناس این کشور داشتم قرار است یک برج پرندگان در محل پرندگان فریدونکنار نصب شود؛ این کار را به خاطر مردم و پرندهها انجام میدهیم، این برج هدیه دوستان فنلاندی من است به ایرانیها.
ووسالو تصریح میکند: این روزها مشغول مکانیابی این برج در فریدونکنار هستیم، این هدیه تشکل پرندهشناسان فنلاندی به مردم این منطقه است من از آنها درخواست کردم و آنها پذیرفتند که با ما در این زمینه همکاری کنند.
وی ادامه میدهد: من معتقدم باید رابطه میان انسانها و پرندهها برقرار شود، مردم باید بیایند و پرندهها را ببینند و پرندهها به انسان عادت کنند، میخواهیم در کنار دامگاه یک برج چند طبقه بزنیم تا بتوانیم از بالا پرندهها را مشاهده کنیم؛ با این برج دیگر نیازی نیست برای دیدن پرندهها به شالیزار برویم و آنها را بترسانیم، میخواهم دانشآموزان در گروههای مختلف به دیدن پرندهها بیایند و یاد بگیرند چگونه با پرندهها رفتار کنند.
ووسالو بیان میکند که قرار است یک گروه از فنلاند به این منطقه بیایند و منطقه را بررسی کنند، در کشور فنلاند 458 برج پرندگان وجود دارد یعنی هرجایی که پرندهها هستند یک برج برای دیدنشان نصب شده است.
الن ارزش کار برای طبیعت را بیشتر از این میداند و میگوید: هم اکنون فیلمهایی که 38 سال پیش از درناها در فنلاند گرفته شده بسیار با ارزش است وقتی پرندهها میروند معلوم نیست کی میآیند مثلا چند سال پیش میخواستم از خرس بلوچستان عکس بگیرم ارزش این کارها سالها بعد مشخص میشود کار در طبیعت لحظهای نیست و باید سالها بر روی آن کار کرد تا نتیجه بدهد.
وی قوانین ورود به ایران برای گردشگری را سخت میداند و میافزاید: قوانین آمدن توریست به ایران خیلی سختگیرانه است، من چند تور خارجی به ایران آوردم گروه اول تور پرندهشناسان بود که سه هفته در ایران بودند و خیلی راضی بودند، اما تور بعدی که خواستیم بیاوریم ویزایشان آماده نشد و سفر کنسل شد در حالی که باید این رفتوآمدها راحت باشد.
ووسالو ادامه میدهد: در کشورهای خارجی تمام پارکها ملیاند و وقتی ملی شدند رفتوآمد همه به آنجا آزاد است در حالی که در ایران مردم خودمان هم نمیتوانند به برخی مناطق رفتوآمد کنند و بازدید داشته باشند شاید یک دلیل اصلی آن این باشد که هنوز مردم نمیدانند چگونه با طبیعت رفتار کنند برای همین میخواهیم این برج را بیاوریم تا بچهها از کوچکی یاد بگیرند که از پرندهها محافظت کنند.
فنلاند، ایران، مازندران ؟ خوانندگان دوست دارند بیشتر از شما بدانند.
(با لبخند) من چند کشوری هستم! در کانادا به دنیا آمدم ، فنلاند بزرگ شدم و در