فا جه عهای از مساوات
امشب نمایشی رو دیدم که از لحاظ فرم فوق العاده بود
درجاهایی در اوج،
میزانسن و طراحی حرکتها عالی،
بازیها نه در یک سطح ولی از خوب تا خیلی خوب،
طراحی نور عالی، طراحی صدا عالی
لباس و گریم عالی؛
حتا از نظر محتوا و زیرلایهی فلسفی (جامعهشناختی، روانشناختی یا هر اسم دیگهای روش بذاریم) خوب بود و بسیار یادآور
... دیدن ادامه ››
دندان نیش لانتیموس.
ولی همهی اینها رو نوشتم تا بعدش بگم نمیدونم چرا اصلا از کار خوشم نیومد؛
نه تنها خوشم نیومد که اصلا دوستش نداشتم و کلافهام کرد.
- شاید بخاطر زمان زیاد کار بود، آره این کار میتونست در کمتر از یک ساعت هم جمع بشه، نیازی به یک ساعت و بیست دقیقه نبود.
- شاید بخاطر قهقهههای اعصاب خوردکن بعضی از تماشاگران بود که من نمیدونم دقیقا به چی میخندیدن، آره خب در بعضی از صحنهها لبخندی به لب آدم مینشست ولی دیگه نه اینقدر، لب شما و لب آنان البته که همیشه خندان باد.
- ولی بیشتر از همه معتقدم محتوای کار نسبت به زمان و فرم کار به شدت کم مایه بود؛ و شاید از اسم سنگینی چون مساوات این کم مایهگی انتظار نمیره.
- شاید دلایل دیگری هم داشت که فعلا در خاطرم نمیاد که حتما هم داشته چون بسیاری از تماشاگران در حین اجرا سالن رو ترک میکردند؛ به خصوص در حداقل یک مورد که به صورت مشخص به خاطر دود سیگار سالن رو ترک کردند.
من خودم مشکلی نداشتم ولی کاش وقتی قراره تمام بازیگران روی صحنه نفری تقریبا یک سیگار کامل بکشند حداقل تهویه سالن رو اول قوی کنید و فکری به حال تماشاگرانی بکنید که شاید از این مساله رنج ببرن؛ عدم رعایت این نکات توهین به تماشاگریه که اینجوری اذیت میشه.
-و مورد دیگه این که شما بهترین کارگردان دنیا باشید، مساوات باشید، یا بدترین کارگردان دنیا، باز هم فروش خارج از ظرفیت کار زشتیه و توهین به شأن مخاطب. میدونم هم برای صاحت اثر جذاب و وسوسه کننده است و صد البته برای سالن، ولی بازم توهین به مخاطبه، کاش لااقل مردم خارج از ظرفیت نمیخریدن!
به هر حال به تیتر نوشتهام برمیگردم، هر دلیلی که داشت از نظر من خا نه وا ده، فا جه عه ای بود از مساوات و اصلا ازش خوشم نیومد.
امیدوارم بی پدر اینجوری نباشه.
پ.ن: از اونجا که از شکوفههای گیلاس هم خوشم نیومد باید بگم خدا طرفدارای مساوات رو براش حفظ کنه که اینقدر براش سنگ تموم میذارن :))