خونه ای که توش گُرگ و بُز با هم فرق نداشته باشه و همه بخوان همدیگه رو پاره کنن ، خیلی اوضاعش خیته !
پیوند نا میمون میان صیاد و طعمه و اجتماع
... دیدن ادامه ››
این دو متضاد اساسا اشکالی بنیادین است و در همان مطلع اثر خبر از سرنگونی قوانین اصلی میدهد .
و تلاش برای خود استحاله گی هر یک از عناصر نژادی موجود در جهت نیل به سوی دیگری تا جایی که ذات خود را انکار و دروغی اینچنین آشکارا را باور میکند اما ساده لوحانه و نا توان در تغییر قوانین اساسی تا جایی پیش میروند که دیگر نه خودند نه آن دیگری و سرنوشت محتومشان سقوط از فلسفه ی وجودی و در نهایت بی هویتی ست .
متن کنایه گو و طعنه زن که تعمیم به تفاسیر گوناگون میابد البته به لحاظ پیچیدگی و کشف نماد پردازی ها شاید جذاب باشد اما به نظر امروز آنچنان کارایی و نفوذ ندارد و تیغ اش برای شرایط فعلی کُند است و در حالی سوار بر فرمی پر زحمت که بر گُرده ی بازیگرانش سنگینی میکند که نوع خاصی از عریانی جامعه و افکار عمومی را در نوردیده و در بسیاری موارد نجواها و پچپچه ها به مرحله ی فریاد رسیده است و بی پروا و نعره زنان در فضای عمومی اجتماع طنین انداز است .