به نظرم این نمایش ، لایق دریافت پنج ستاره هست. این تئاتر، خیلی مشابه داخلی نداره و امثالش در خارج از کشور اجرا میره. نویسندگی، تیم کارگردانی، مهارت های بدنی، بیانی، حسی، و تمرکزی بازیگران، هماهنگی بالاشون باهم که قطعا حاصل تمرین های بسیار زیاده، کورئوگرافی فکر شده و مناسب، اضافه کردن قسمتهای رئال به سوررئال برای فاصله گرفتن از یکنواختی، استفاده درست از نور نقطه ای و موسیقی و آمبیانس زنده، توجه کامل به جایگاه تماشاگران و تنظیم بسیار خوب میزانسن ها متناسب با دوسویه بودن تماشاخانه، همگی و همگی قابل تحسین هستند.
این نمایش ، اکثریت مخاطبان رو تا آخرین ثانیه با خودش همراه میکنه ولی اقلیتی هم وجود دارند که به لایه های عمیق متن نفوذ نمیکنند و بعضی قسمتها براشون جذابیت کافی نداره. من هم پونزده سال پیش (سال ۱۳۸۸) تجربه ی بازی در یک نمایش دوگانه رو داشتم، که بخشی از مخاطبان بسیار ارتباط گرفته بودند و بخشی هم لذت کافی نبرده بودند.
اعضای تیم نمایش چهارصد و هفده، مخاطب رو به تفکر دعوت کردند. یکی از نشونه هاش هم این بود که بعد از رورانس، فوری صحنه رو ترک کردن و هیچ کس معرفی نشد. این به نظرم یعنی مخاطب رو با دیده ها و شنیده هاش تنها گذاشتن، تا به فکرکردن درباره ی مفهوم ارزشمند تولدی دوباره ادامه بده.
برای تک تک قطعات پازل جذاب تون، آرزوی موفقیت، درخشش و در اوج بودن دارم. منتظر اجراهای بعدیتون هستم.