نقاشی ات کردم
روی در و دیوار اتاقی که
جنون زده ام کرده،
روز و شب راه میرفتی
رویِ روان پریش ترین سلولِ شاعرانه ام
حالا هم در اتاق
روی در
روی دیوار
داری می رقصی...
این همه جا...
آمدنت میانِ این کلمات هم راضی ات نمی کند؟!
مرسی عزیزان
اینجا شعر گذاشتن یه حس خاصی به شخصه برای من داره،انگار یه مجمع زیرزمینی هست و خیلی جالب و ناب و مطمئن هستم ادبیاتی های قوی هم اینجا هستن و خوشحالم که کارم مورد توجهتون قرار گرفت