امتیازی که به این کار می دهم 5 از 10 است.
استفاده از پتانسیل های کار محیطی در سطح حداقلی ست و به "ببینید" گفتن های مکرّر بازیگران ختم می شود، که البته زود روی اعصاب می رود و حتی اثری بازدارنده دارد. بخش اول نمایش در واقع دو تک گویی هم زمان است که به مرز پراکنده گویی نزدیک می شود و حوصله را سر می برد، دنبال کردن پیرنگ از خلال جملات بی ربط و با ربط بیان شده دشوار است. من، شخصا، حدود ده دقیقه از بخش اول را یک گوشه ی سالن خوابیدم! البته موفق شدن در خواباندن یک بیننده ی با تجربه ی تئاتر کار سختی است، اما بعید است برای کار ارزشی به حساب آید.
بخش دوم نمایش به نظر خیلی بهتر می آید، که البته دلیل اصلی آن حس خلاصی از عذاب نیمه ی اول است. ایده ی مترجمی که برخی جملات را اشتباه ترجمه می کند جالب است و غیبت یکی از طرفین گفت و گو نوآوری قشنگیست. چنین به نظر می رسد که قصد کارگردان این بوده که تماشاگر خود را در جای زن عرب احساس کند که جسمش غایب است و سخنانش حاضر، که اگر این بوده فکر نمی کنم موفقیتی کسب کرده باشد. نمایش با ادامه و کش دادن همین شوخی ادامه می یابد و پایان می پذیرد.
معتقدم این کار اگر تجربه ای برای یک گروه نوکار و یا دانش جویان تئاتر می بود، کار قابل توجهی می شد. اما به عنوان یک کار جدی و حرفه ای، حرفی برای گفتن ندارد.