رویای رهایی
این یک نقد نیست
یادداشتی بر نمایش «شورش کلفتها»
نمایش «شورش کلفتها» برپایه اقتباسی از کلفت ها اثر ژان ژنه تلاش میکند با اتکا بر ایدههای فرمی و اجرایی، روایتی از مناسبات قدرت و ستم طبقاتی ارائه دهد. در این مسیر، اثر در برخی لایهها موفق و در برخی دیگر دچار عدم انسجام اجرایی است.
نخستین نکته مثبت نمایش، خلاقیت در استفاده از عروسکهاست. عروسکها نه صرفاً ابزار تزئینی، بلکه در مواردی بهعنوان امتداد بدن بازیگر و نماد ابژهشدن طبقه فرودست عمل میکنند. این انتخاب، امکان فاصلهگذاری و خوانش استعاری را برای مخاطب فراهم میکند و از منظر زیباییشناسی قابل دفاع است.
از
... دیدن ادامه ››
منظر نظری، نمایش را میتوان در چارچوب برخوردهای طبقاتی با تکیه بر دیدگاه آنتونی گیدنز تحلیل کرد. مناسبات قدرت در اثر نه ایستا، بلکه بازتولیدشوندهاند؛ ساختارهای سلطه از طریق کنشهای روزمره شخصیتها تثبیت میشوند. کلفتها اگرچه در ظاهر معترضاند، اما در بسیاری لحظات همچنان درون همان ساختار بازتولید سلطه عمل میکنند؛ نکتهای که با نظریه ساختیابی گیدنز همخوان است.
با این حال، نمایش در بخش رقصها و فرمهای حرکتی دچار ضعف جدی است. حرکات نه از منطق دراماتیک مشخصی پیروی میکنند و نه به پیشبرد معنا کمک میکنند؛ در نتیجه بیشتر به وصلهای الحاقی شبیهاند تا عنصری ارگانیک از اجرا.
همین مسئله درباره حضور خواننده و اجرای قطعات موسیقایی نیز صدق میکند. قطعات آوازی بدون ضرورت دراماتیک وارد اجرا میشوند و نه در خدمت تعلیقاند و نه کارکرد روایی روشنی دارند؛ امری که باعث گسست ریتم و تمرکز مخاطب میشود.
در مقابل، بازی بازیگران نقطه اتکای نمایش است. بازیها کنترلشده، باورپذیر و در اغلب لحظات واجد تنش درونیاند. بازیگران موفق میشوند لایههای روانی و طبقاتی شخصیتها را بدون اغراق و شعارزدگی منتقل کنند.
در مجموع، «شورش کلفتها» نمایشی است با ایدههای قابل تأمل و اجراهای بازیگری موفق، اما با کاستیهایی در انسجام فرمی و کارکرد عناصر موسیقایی و حرکتی که مانع از تحقق کامل ظرفیتهای مفهومی آن شده است.
با احترام
مسعود طیبی
استاد دانشگاه و کارگردان