بوی باروت ، عطر سرب
و این بار زنانگی جنگ ! مونولوگی که خسته کننده نبود و می شد با آن همراه شد و از بازی مسلط خانم مقصودی لذت برد و صد البته لذت بخش تر از آن بازی حمیدرضا آذرنگ بود که تنها صدایش آن هم حدود دو دقیقه شنیده می شد اما در حدود همین دو دقیقه آذرنگ تنها با صدایش بازی ظریف و حساب شده و بی نقصی را ارائه کرد .
"زن ها بوی سرب می دهند" بر خلاف آثار معمول دفاع مقدس ابدا عبوس نبود بلکه جنگ را بازیگوشانه از دیدگاه دختری بازیگوش روایت می کرد وحتی در دقایق پایانی که اتفاقی تکان دهنده روایت می شد هنوز همان بازیگوشی وجود داشت .
چیزی که بیش از هر چیزی در این نمایش احساس میشد سادگی(البته با بار مثبت) بود .همه چیز اعم از نمایشنامه ،بازی ها ،محیط اجرا و ...ساده بود . این نمایش نه برای شاهکار شدن آمده بود و نه دیدن آن خالی از لطف بود .