علایم حیات:
وقتی یکی بهت میگه چهره ت خیلی براش اشناست,
وقتی یکی زل میزنه تو چشات بدون اینکه حرفی بزنه,
وقتی صدای قدمت تو کوچه طنین میندازه,
وقتی یکی دستتو میگیره,میگه چقد داغی!نکنه تب داری!,
وقتی یکی صدات میکنه میگه حواست جای دیگه ای بود, انگار,
وقتی قطره های اب یخ صبحا از صورتت چکه میکنه,
وقتی موهات و ناخنات بلند میشن ,
وقتی سرت درد میکنه گزگزشو حس میکنی,
و...
یعنی تو اینجا هستی
درست جایی که اونا دارن تو حافظشون دنبال تو میگردن, نگاهت میکنن,صدات میکنن, جایی که صدای پاهات ,دستای داغت هست,تویی که به قطره های اب جون دادی که سرازیر شن,تو رویشی,سبزی,هستی....
ف.ش