من نمایش آرش را سالها پیش در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران دیده بودم. به عقیده من دیدن آن نمایش پیش نیاز درک کار استاد بیضایی است.
آن نمایش باعث شد که در آن زمان به ایرانی بودنم افتخار کنم و حس میهن پرستی ام به قول معروف بزنه بالا!
این نمایش باعث شد که از خودم خجالت بکشم. از اتفاقاتی که در این سالها بر کشورم رفته...
خلاصه میکنم. این تیمارستان کشور ماست که نیمه شب نیمه ویران شده و این دیوانگان ما ملت هستیم که هنوز مشغول به تکرار داستانهای گذشته ایم ولی با کمک پرستار و چوب و اجبار...
بازیگر نقش آرش حتی حاضر به ادامه بازی نیست و به جای او آن هم از روی اجبار زنی علیل را بر روی صندلی چرخدار انتخواب کردیم. زن به واسطه نقشی که در آن فرو میرود کمی ...و برای مدتی قدرت یافته اندکی شفا میگیرد....الی آخر