« اجازه هست گاهی خواب شما را ببینم ؟ »
در خواب
روبروی هم
پشت ِ میز دو نفره ی کنار پنجره ی کافه
بنشینیم
من دستهایتان را بگیرم
شما ...
شما رنگتان سرخ شود
سرتان را پایین بیندازید و یک چیزهایی به من بگویید که دلم میخاهد فقط از زبان شما بشنوم
بعد بگویید : بیا برویم آنجا
... دیدن ادامه ››
که لاک پشت ها می روند
و دست مرا بگیرید و پشت سر خودتان بکشانید و ببرید ....
* خط اول که داخل گیومه قرار گرفته نقل به مضمون از عنوان کتابی است از محمد صالح علا.