بهار همه چیزش با تابستان، با زمستان، و با پاییز فرق دارد. حق است که بهار را یک آغاز پرشکوه بدانیم. نه تنها به دلیل رویشی خیره کننده: امروز بوته ی سبز روشن، فردا غرق ِ صورتی ِ گل ِ محمدی، امروز یاس بسته ی خاموش، فردا سیلاب نوازنده ی عطر، نه فقط به دلیل این رویش خیره کننده، بل، به علت ِ حسی از خواستن، طلبیدن، عاشق شدن، بالا پریدن، فریاد کشیدن، خندیدن، شکوفه کردن، باز شدن روح ...
بهار پیش از آنکه حادثه ای در طبیعت باشد، حادثه ایست در قلب آدمی...
و پیش از آنکه در طبیعت محسوس باشد، در حسی انسانی وقوع می یابد...
این در بهاران گل نیست که باز می شود، گره های روح انسان است...
.
.
.
و
مگذار که عشق به عادت دوست داشتن تبدیل شود !
مگذار که حتی آب دادن گلهای باغچه ، به عادت آب دادن گلهای باغچه تبدیل شود
عشق ،
... دیدن ادامه ››
عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست ...
پیوسته نو کردن خواستنیست که خود ، پیوسته ، خواهان نو شدن است ، و دگرگون
شدن .
تازگی ذات عشق است و طراوت بافت عشق
چگونه میشود تازگی و طراوت را از عشق گرفت ؟!
و عشق همچنان ، عشق بماند ؟؟؟. . . (و چقدر بهار عاشق است)
.
.
.
"یک عاشقانه آرام: نادر ابراهیمی"
(شورانگیز-گروه بارنگ) https://soundcloud.com/#barang-band/shurangiz
و
(River flows in you) پیانو
https://soundcloud.com/#awfulpianosound/yiruma-river-flows-in-you
دوستانم...سال نو...روزهای نو...بهار نو...لحظه های نو... بهاری ترین باشه براتون
دوستون دارم
ساناز
از: خود